2024-03-29T00:01:47Z
https://ppt.basu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=187
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
مطالعه زادآوری و برخی خصوصیات جوانهزنی بذر حاصل از علفهرز چاودار وحشی (Secale cereale) در تداخل با ارقام گندم نان
بیژن
سعادتیان
محمد
کافی
بررسی تولید بذر علفهرز و خصوصیات آن در شرایط رقابت با گیاه زراعی، در پیشبینی و مدیریت بلندمدت علفهایهرز اهمیت زیادی دارد. از اینرو در تحقیق حاضر، دو آزمایش مزرعهای و آزمایشگاهی اجرا شد. فاکتورهای آزمایش مزرعهای شامل چهار رقم گندم (سایسون، الوند، چمران و سپاهان) و تراکمهای علفهرز چاودار وحشی (Secale cereale) در چهار سطح (20، 40، 60 و 80 بوته در مترمربع) بود و در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. در بخش آزمایشگاهی برای بررسی صفات مربوط به جوانهزنی علفهرز، 25 عدد بذر تولید شده چاودار وحشیاز هر یک از کرتهای تداخل طرح مزرعهای برداشت شد و بهعنوان یک واحد آزمایشی منظور گردید. در قسمت مزرعهای صفات تولید بذر، تعداد سنبله بارور، تعداد بذر در سنبله، تعداد بذر در واحد سطح و وزن هزار دانه چاودار وحشی اندازهگیری شد. در شرایط آزمایشگاهی صفات درصد جوانهزنی تجمعی، میانگین مدت زمان جوانهزنی، طول ساقهچه، طول ریشهچه، وزن خشک ساقهچه و ریشهچه بذرهای چاودار وحشی بررسی شد. نتایج نشان داد که اثر بازدارندگی دو رقم الوند و سپاهان نسبت به ارقام چمران و سایسون بر صفات تعداد سنبله بارور، عملکرد دانه و تعداد دانه تولیدی علفهرز چاودار وحشی بیشتر بود. همچنین بذرهای چاودار وحشی بهدست آمده از تداخل با دو رقم الوند و سپاهان، درصد و سرعت جوانهزنی تجمعی پایینتری نسبت به بذور حاصل از تداخل با دو رقم دیگر داشتند. بهطورکلی طول و وزن خشک ریشهچه، طول و وزن خشک ساقهچه در بذرهای علفهرز بهدست آمده از تداخل با ارقام الوند و سپاهان بهطور معنیداری کمترین مقدار بود. رقم سپاهان در مقایسه با سایر ارقام گندم، بیشترین تاثیر منفی بر چاودار وحشی از نظر تعداد بذر دارای توانایی جوانهزنی داشت. همچنین موجب کاهش شدیدتر اکثر خصوصیات رشدی گیاهچه علفهرز شد. از اینرو رقم مزبور برای کنترل آلودگی مزرعه در هر دو بازه کوتاهمدت و بلندمدت مناسب بود.
اجزای عملکرد
تراکم علفهرز
جوانهزنی
عملکرد
همبستگی
2015
02
20
1
16
https://ppt.basu.ac.ir/article_1148_96726210c07c74d0c2fb95e6b1b6cad0.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
بررسی اثر تعدیلکنندگی پتاسیم بر برخی خصوصیات فیزیولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد گیاه کلزا رقم هایولا 330 تحت تنش شوری ناشی ازNaCl
سیدفاضل
فاضلی کاخکی
مرتضی
گلدانی
مریم
کمالی
کلرید پتاسیم (KCL) بهعنوان یک ماده غذایی و نیز یک ترکیب تخفیفدهنده تنش شوری در بسیاری از خاکها و محصولات زراعی استفاده میشود. بهمنظور مطالعه اثرات تعدیلکنندگی شوری ناشی از کلرید سدیم توسط کلرید پتاسیم در گیاه کلزا رقم هایولا330، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. تیمارها شامل کلرید سدیم در چهار سطح (صفر، 30، 60 و 90 میلیمولار) و کلرید پتاسیم در دو سطح (صفر و 20 میلیمولار) بود. نتایج نشان داد اعمال تیمار 20 میلیمولار کلرید پتاسیم و 30 میلیمولار کلرید سدیم سبب بهبود محتوای آب نسبی برگ، فتوسنتز، تعداد غلاف در بوته، وزن صد دانه نسبت به شاهد شد. بیشترین وزن دانه در بوته به مقدار 21/1 گرم در تیمار 20 میلیمولار کلرید پتاسیم و 30 میلیمولار کلرید سدیم و کمترین مقدار آن در تیمار عدم مصرف کلرید پتاسیم و 90 میلیمولار کلرید سدیم بهدست آمد. در سطوح بالای کلرید سدیم (60 و 90 میلیمولار)، افزایش کلرید پتاسیم نتوانست سبب بهبود صفات مورد بررسی شود. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که وزن دانه در بوته با تعداد غلاف در بوته (**55/0r=) و دانه در غلاف (*47/0r=) همبستگی مثبت داشت ضمن اینکه با زیست توده و فتوسنتز نیز دارای همبستگی مثبت و معنیداری بود. در مجموع نتایج نشان داد که اعمال کلرید پتاسیم در سطوح مختلف شوری دارای رفتاری متفاوت است و در هر سطح شوری سبب بهبود برخی صفات مورد مطالعه نسبت به شاهد میشود.
زیست توده
شوری
غلاف در بوته
فتوسنتز
کلرید پتاسیم
2015
02
20
17
32
https://ppt.basu.ac.ir/article_1149_b3d971480afd1643536eb3d99044c1bb.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
اثر کاربرد سطوح مختلف مس و روی بر برخی صفات رشدی، غلظت مس و روی و بازده و عملکرد اسانس ریحان (Ocimum basilicum L.)
حمایت
عسگری لجایر
جواد
هادیان
غلامرضا
ثواقبی فیروزآبادی
بابک
متشرع زاده
مس و روی از عناصر کممصرف ضروری هستند که جزء فلزات سنگین نیز طبقهبندی میشوند و نقشهای ساختاری و عملکردی در فرآیندهای متابولیکی گیاهان برعهده دارند. بهمنظور بررسی اثر غلظتهای مختلف مس و روی بر برخی صفات رشدی، غلظت مس و روی و میزان اسانس، تحقیقی در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی با سه سطح مس (صفر، 5 و 25 میلیگرم در کیلوگرم خاک بهصورت سولفات مس) و سه سطح روی (صفر، 10 و 50 میلیگرم در کیلوگرم خاک بهصورت سولفات روی) در سه تکرار و در یک خاک آهکی در شرایط گلخانه اجرا گردید. نتایج نشان داد که اثر مس و روی بر وزن تر و خشک ریشه، شاخص کلروفیل (SPAD) و عملکرد اسانس معنیدار و اثر متقابل عناصر مس و روی بر سطح برگ و غلظت مس و روی اندام هوایی معنیدار بود. حداکثر مساحت برگ (13/2935 سانتیمتر مربع) مربوط به ترکیب تیماری مس 5 و روی 10 میلیگرم بر کیلوگرم و حداقل میزان آن (57/2061 سانتیمتر مربع) مربوط به ترکیب تیماری مس 25 و روی 50 میلیگرم بر کیلوگرم بهدست آمد. بیشترین غلظت مس در بخش هوایی به میزان 53/25 میلیگرم بر کیلوگرم در تیمار Cu25Zn10 و بیشترین غلظت روی به میزان 43/153 میلیگرم بر کیلوگرم در تیمار Cu5Zn50 حاصل شد. بیشترین عملکرد اسانس نیز (12/101 و 73/105 میلیگرم بر گلدان) بهترتیب در تیمار 5 میلیگرم بر کیلوگرم مس و 10 میلیگرم بر کیلوگرم روی بهدست آمدند. براساس نتایج این آزمایش بهنظر میرسد مس و روی در غلظتهای پایین موجب تحریک رشد، افزایش زیست توده و عملکرد اسانس در گیاه دارویی ریحان میشود درحالیکه غلظتهای بالای آن ممکن است سبب بروز برخی اثرات سمی گردد.
اسانس
ریحان
مس
روی
کلروفیل
2015
02
20
33
47
https://ppt.basu.ac.ir/article_1147_852ab37fc7e12c4abf85d155f32e090a.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
تولید فورسکولین و بیان ژن 1- دیاکسی-D-زایلولوز-5- فسفات ردوکتوایزومراز در گیاه حسنیوسف (Coleus forskohlii) تیمار شده با مس
عفت
شهبازی
علی
ریاحی مدوار
فورسکولین، ماده مؤثره گیاه Coleus forskohlii است که خواص درمانی متعددی دارد. در این تحقیق، میزان تولید فورسکولین و همچنین بیان ژن آنزیم 1-دیاکسی-D- زایلولوز-5- فسفات ردوکتوایزومراز (DXR) در گیاه C. forskohlii تیمار شده با غلظتهای مختلف (صفر (بهعنوان گیاه شاهد)، 4، 8 و 16 میکرومولار) الیسیتور مس بهمدت 16 ساعت بررسی گردید. نتایج نشاندهنده افزایش تولید فورسکولین تا غلظت 8 میکرومولار است، بهطوریکه در این تیمار، مقدار فورسکولین حدود 5/1 برابر مقدار آن در نمونه شاهد افزایش یافت که با تغییرات سطح بیان ژن DXR همخوانی داشت. ثابت شده است که حضور اضافی مس باعث تولید مولکولهای فعال اکسیژن میشود که بهطور مستقیم و یا با واسطه مولکولهای سیگنالینگ دیگر، بیان ژنهای درگیر در سیستم دفاعی گیاه را فعال میکنند. با توجه به نقش دفاعی دیترپنها، احتمال داده میشود نتیجه افزایش بیان ژن DXR تحت تیمار با این الیسیتور، افزایش تولید فورسکولین است که نقش محافظتی در برابر تنشهای را داراست.
الیسیتور
بیان ژن
کاروتنوئید
کلروفیل
2015
02
20
49
60
https://ppt.basu.ac.ir/article_1143_6c5f244283b6284083f1fe7838f13378.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
مدلسازی خسارت آفت سن گندم (Eurygaster integriceps. Put) بر رشد و عملکرد گندم پائیزه (Triticum aestivum) تحت شرایط تغییر اقلیم
فرزاد
مندنی
مهدی
نصیری محلاتی
علیرضا
کوچکی
در شرایط تغییر اقلیم برهمکنش میان گیاهان زراعی و آفات دچار تغییر خواهد شد. بنابراین پیشبینی خسارت آفات در این شرایط نقش مهمی در تعیین میزان تولیدات کشاورزی ایفا میکند. مدلهای شبیهسازی رشد محصولات زراعی ابزار مناسبی برای مطالعه اثرات تغییر اقلیم هستند. علیرغم تنوع فراوان مدلهای رشد، در بیشتر آنها ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر روابط بین آفات و محصولات زراعی، لحاظ نشده است. بنابراین بهمنظور دستیابی به این اهداف یک مدل بومشناختی فیزیولوژیک رشدونمو ساخته شد. ساختار اصلی این مدل برگرفته از مدل لینتول یک بود. در این شبیهسازی ابتدا مراحل فنولوژی به مدل لینتول اضافه شد، سپس فرمان بهاره شدن برای شبیهسازی رشد و نمو گندم پاییزه وارد مدل گردید و برای شبیهسازی تولید در شرایط پتانسیل، تکمیل و واسنجی شد. در نهایت مدل با وارد کردن خسارت سن گندم بر رشد و عملکرد گندم برای شرایط اقلیم رایج و آینده اصلاح گردید. پارامترهای لازم برای ساخت و واسنجی مدل از نتایج تحقیقات پیشین استخراج شد. این مدل در محیط FST برنامهنویسی شد و سپس با دادههای مشاهده شده مراحل فنولوژی، عملکرد وزن خشک کل و عملکرد دانه گندم و همچنین درصد کاهش عملکرد گندم بهعلت خسارت سن گندم ارزیابی شد. نتایج ارزیابیها نشان داد که مدل قادر بود با دقتی بالایی تغییرات مشاهده شده در صفات مورد بررسی را پیشبینی کند. در شرایط تغییر اقلیم به علت تسریع مراحل نموی، طول دوره رشد گندم از 240 به 217 روز کاهش یافت. در شرایط تغییر اقلیم در مقایسه با شرایط اقلیم فعلی افزایش متوسط درجه حرارت منجر به کاهش میانگین عملکرد دانه گندم در تراکمهای مختلف سن تا حدود 47 درصد و افزایش غلظت دیاکسیدکربن منجر به افزایش آن تا حدود 36 درصد شد. همچنین برهمکنش افزایش غلظت دیاکسیدکربن و درجه حرارت نیز باعث کاهش میانگین عملکرد دانه تا حدود 18 درصد نسبت به شرایط اقلیم فعلی شد. افزایش درجه حرارت و برهمکنش افزایش درجه حرارت و غلظت دیاکسیدکربن بر خلاف افزایش غلظت دیاکسیدکربن منجر به شروع زودتر ریزش سن گندم به مزارع و افزایش طول دوره همپوشانی این حشره با طول دوره رشد گندم گردید. بنابراین بهنظر میرسد که در شرایط تغییر اقلیم آینده در مقایسه با شرایط اقلیم فعلی، میانگین میزان خسارت سن گندم در تراکمهای مختلف بر عملکرد دانه گندم حدود 7 درصد افزیش یابد.
تغییر اقلیم
مدلسازی خسارت آفات
ارزیابی مدل
کاهش عملکرد
2015
02
20
61
75
https://ppt.basu.ac.ir/article_1150_907c91f388604851d993575ca1ea95b5.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
اثر ترکیب کودهای زیستی و کود شیمیایی بر کمیت و کیفیت گیاه دارویی شنبلیله (Trigonella foenum-graecum)
منیر
نظری
سیف اله
فلاح
کاربرد کودهای بیولوژیک بهویژه باکتریها و قارچ میکوریزا از مهمترین راهبردهای تغذیهای در مدیریت پایدار بوم نظامهای کشاورزی میباشد. از اینرو، بهمنظور بررسی تأثیر ترکیب کودهای بیولوژیک و شیمیایی بر کمیت و کیفیت گیاه دارویی شنبلیله (Trigonella foenum- graecum)،آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد در سال 1390 در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل شاهد (عدممصرف کود)؛ کود اوره؛ کود اوره + کود سولفات روی؛ کود اوره + ازتوباکتر؛ کود اوره + میکوریزا؛ کود اوره + کود سولفات روی + ازتوباکتر؛ کود اوره + کود سولفات روی + میکوریزا؛ کود اوره + کود سولفات روی+ میکوریزا+ ازتوباکتر بودند. در این آزمایش صفاتی نظیر عملکرد، اجزای عملکرد، میزان اسانس و عملکرد اسانس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین وزن هزار دانه با تیمار تیمار کود اوره + کود سولفات روی+ میکوریزا حاصل شد (05/0 P≤). تیمار سولفات روی + کود اوره + میکوریزا با 2245 کیلوگرم در هکتار دارای بیشترین عملکرد دانه بود و اختلاف آن با سایر تیمارها معنیدار بود (05/0 P≤) همچنین تیمار کود اوره+ ازتوباکتر بیشترین میزان اسانس (4/1 درصد) را داشت. بهطورکلی نتیجهگیری میشود که کاربرد ازتوباکتر و یا کود سولفات روی+ میکوریزا توأم با اوره میتواند در افزایش کیفیت محصول و عملکرد دانه شنبلیله مؤثر باشد.
ازتوباکتر
سولفات روی
شنبلیله
میکوریزا
2015
02
20
77
88
https://ppt.basu.ac.ir/article_1145_4365a835c40d03c33867f69263ab012b.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
اثر تلقیح بذر با باکتریهای افزاینده رشد گیاهی (PGPR) بر کیفیت و عملکرد علوفه شلغم علوفهای (Brassica rapa L.) در مقادیر مختلف کودهای نیتروژن و فسفر
اعظم
رومانی
سید محمدرضا
احتشامی
محمد
ربیعی
بهمنظور بررسی تأثیر باکتریهای ازتوباکتر و سودوموناس و سطوح مختلف کودهای شیمیایی نیتروژن و فسفر بر کیفیت و عملکرد علوفه شلغم علوفهای (Brassica rapa L.)آزمایشی در سال زراعی 91-1390 در مزرعهی پژوهشی موسسه ی تحقیقات برنج کشور (رشت) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 14 تیمار و سه تکرار اجرا شد.عوامل آزمایشی شامل دو باکتری ازتوباکتر کروکوکوم سویه 12 و سودوموناس فلورسنس سویه 41 و کودهای شیمیایی نیتروژن و فسفر هر کدام در 4 سطح (صفر، 50، 75 و 100 درصد کود مورد نیاز) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین میزان عملکرد تر و خشک علوفه، شاخصهای کیفی شاخساره و ریشه گیاه شلغم علوفهای در کاربرد تلفیقی کودهای زیستی و شیمیایی بهویژه تیمار تلفیقی ازتوباکتر + سودوموناس + 50% کود شیمیایی فسفر و نیتروژن بهدست آمد. بنابراین میتوان تأمین نیتروژن و فسفر مورد نیاز گیاه از طریق سیستم تلفیقی کودهای زیستی و 50% کودهای شیمیایی را بهعنوان تیمار برتر و گامی در راستای کاهش مصرف نهادههای شیمیایی و تحقق اهداف کشاورزی پایدار معرفی نمود.
ازتوباکتر
سودوموناس
کاربرد تلفیقی کود
قابلیت هضم علوفه
2015
02
20
89
99
https://ppt.basu.ac.ir/article_1142_21196d0712da1c3f5ec104dc437a2604.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
بررسی تأثیر تنش رطوبتی بر رشد و عملکرد گلرنگ بهاره
پروانه
یاری
امیر حسین
کشتکار
علی
سپهری
بهمنظور بررسی تأثیر تنش خشکی در مرحله زایشی بر رشد و عملکرد دانه گیاه گلرنگ بهــاره (Cartamus tinctorious L.) ، پژوهشـی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه آزمایشی دانشگاه بوعلیسینا در بهار سال 1391 انجام گرفت. تنش آبی بهعنوان عامل اصلی دارای سه سطح، آبیاری معمولی (بدون تنش)، قطع آبیاری از مرحله 50 درصد گلدهی تا رسیدگی (تنش گلدهی) و قطع آبیاری از مرحله شروع دانهبندی تا رسیدگی (تنش دانهبندی) در کرتهای اصلی و شش رقم گلرنگ شامل PI، محلی عجب شیر، Mec11، فرامان، محلی زرقان 6 و سینا بهعنوان عامل فرعی در سطوح آبیاری ذکر شده مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج این بررسی نشان داد که تنش رطوبتی موجب کاهش معنیدار صفات مورد بـررسی به استثناء تعداد ساقه فرعی، ارتفاع بوته، تعداد طبق در بوته و شاخص برداشت گردید. بیشتـرین تأثیر تنش رطوبتی بر روی صفات، در تیـمار تنش گلدهی بود. همچنین تنش خشکی در مرحله گلدهی و دانهبندی بهترتیب موجب کاهش 81/59 و 80/29 درصدی عملکرد دانه در مقایسه با شاهد (بدون تنش) گردید. کاهش عملکرد دانه و عملکرد روغن در مرحله تنش گلدهی، ناشی از کاهش تعداد دانه در طبق وکاهش وزن هزار دانه و در مرحله دانهبندی ناشی از کاهش وزن هزار دانه بود. رقمهای سینا و محلی عجب شیر بهترتیب دارای بیشترین و کمترین عملکرد دانه و عملکرد روغن در شرایط نرمال، تنش گلدهی و تنش دانهبندی بودند.
اجزای عملکرد
دانهبندی
شاخص رشد
گلدهی و مرحله زایشی
2015
02
20
101
117
https://ppt.basu.ac.ir/article_1146_8de42f930b4efaf955321c034adc7e63.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
مطالعه اثر پایه بر میزان هسپریدین و نارینجین میوه پنج رقم تجاری نارنگی
سیده معصومه
آقاجانپور
عظیم
قاسم نژاد
مازیار
فقی نصیری
مینو
رستگار
بهمنظور بررسی اثر پایه بر ترکیبات فلاونوئیدی (هسپریدین و نارینجین) آزمایشی در سال زراعی 89-90 در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار با استفاده از میوههای نارنگی پیج روی هشت پایه(نارنج، یوزو، بکرائی، شانگشا، سیتروملو، کلئوپاترا، پونسیروس و ترویر سیترنج) انجام شد. در آزمایش دیگر هسپریدین و نارینجین میوه ارقام نارنگی انشو، کلمانتین، بم، دنسی و مینئولاتانجلوی پیوند شده بر روی پایه سیترنج مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی اثرپایه بر کیفیت نارنگی پیج نتایج نشان داد که بیشترین میزان نارینجین (46/26 میلیگرم در 100 گرم وزنتر) در گوشت میوههای پیوند شده بر روی پایه پونسروس مشاهده شد. در مقابل بین میزان هسپریدین پوست در پایههای مختلف تفاوت معنیداری مشاهده نشد. نارینجین پوست و گوشت تحت تاثیر پایه اختلاف معنیداری نشان ندادند. در بررسی ارقام مشخص گردید که بیشترین هسپریدین پوست متعلق به رقم بم (2/15 میلیگرم) و در گوشت متعلق به نارنگی انشو (8/1 میلیگرم) بود. براساس نتایج بهدست آمده میتوان بیان داشت که پایه نه تنها بر خصوصیات مرفولوژیکی درخت و واکنش آن به شرایط محیطی مؤثر است، در خصوصیات تغذیه و دارویی میوه نارنگی نیز دخیل است. با توجه به نقش و اهمیتی که میوه و ترکیبات آنتیاکسیدانی آن از جمله هسپریدین و نارینجین در تغذیه دارند، براساس یافتههای این تحقیق نارنگی انشو در بررسی ارقام و پایه پونسیروس در بین هشت پایه نارنگی پیج قابلیت تولید کیفیترین میوه از نظر استخراج ترکیبات فلاونوئیدی (هسپریدین و نارینجین) را دارا میباشد.
فلاونوئید
هسپریدین
نارینجین
پایه
رقم
2015
02
20
119
126
https://ppt.basu.ac.ir/article_1151_da962f22afb9c8713ce5f55bef1908c1.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
اثر تنش شوری بر عملکرد و برخی ویژگیهای فیزیکی و بیوشیمیایی توتفرنگی رقم "کاماروزا"
مظفر
دولتشاه
عبدالحسین
رضایی نژاد
منصور
غلامی
شوری یکی از مهمترین تنشهای محیطی است که رشد و عملکرد گیاهان را محدود میکند. یکی از روشهای غلبه بر مشکلات تنش شوری، شناخت میزان تحمل شوری گیاهان زراعی و باغی میباشد. در این پژوهش جهت ارزیابی تأثیر شوری بر عملکرد و برخی ویژگیهای فیزیکی و بیوشیمیایی توتفرنگی رقم "کاماروزا"، آزمایشی با پنج سطح شوری (0، 5/7، 15، 30و 45 میلیمولار کلریدسدیم) در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانهای و بهصورت کشت بدون خاک انجام شد. نتایج نشان داد که شوری اثر معنیداری بر عملکرد، وزن میوه و تعداد میوه داشت. بیشترین عملکرد، وزن تک میوه و تعداد میوه بهترتیب با 46/106 گرم در بوته، 63/8 گرم و 25/12 عدد در بوته در تیمار شاهد و کمترین آنها بهترتیب با 51/54 گرم در بوته، 46/6 گرم و 31/8 عدد در بوته در تیمار 45 میلیمولار کلریدسدیم مشاهده گردید. تیمار شوری باعث کاهش محتوای نسبی آب و کلروفیل و افزایش میزان کربوهیدراتهای محلول و پرولین برگ شد. در اثر شوری میزان پروتئینهای محلول برگ در تیمار 45 میلیمولار به مقدار 5/26 درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. بهطورکلی عملکرد و بیشتر ویژگیهای فیزیکی و بیوشیمیایی توتفرنگی رقم "کاماروزا" تا سطح شوری 15 میلیمولار نمک طعام (هدایت الکتریکی 5/2 دسیزیمنس بر متر) نسبت به شاهد (هدایت الکتریکی 2/1 دسی زیمنس بر متر) تفاوت معنیداری نداشت.
پرولین
شوری
عملکرد
کربوهیدرات
کلروفیل
2015
02
20
127
138
https://ppt.basu.ac.ir/article_1152_68f43bbbf06d3a4f46415aed87d2490f.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
اثر سالیسیلیک اسید بر جوانهزنی و رشد چمن فستوکا (Festuca rubra) و لولیوم (Lolium perenne) تحت شرایط تنش شوری
فردین
نصری
ناصر
قادری
فستوکای قرمز (Festuca rubra) و لولیوم چندساله (Lolium perenne) از مهمترین چمنهای فصل سرد هستند که بهعنوان پوشش سبز در سراسر جهان استفاده میشوند. بذرهای فستوکا و لولیوم بهمدت 12 ساعت در آب مقطر (شاهد) و 100 میلیگرم در لیتر SA خیسانیده شدند. بذرها در مخلوط خاکی نمکی شده با غلظتهای مختلف NaCl (0، 40، 80 و 120 میلیمولار) کشت شدند. درصد و سرعت جوانهزنی با افزایش سطوح شوری کاهش یافت. لولیوم نسبت به فستوکا تحمل بیشتری در مقابل شوری در مرحله جوانهزنی داشت. طول ساقه در لولیوم نسبت به فستوکا در هر دو شرایط شوری و غیرشوری بیشتر بود. طول ساقه در هر دو گونه در شرایط شوری کاهش یافت. وزن خشک هر دو گونه در شرایط شوری و غیرشوری بهوسیله کاربرد SA افزایش یافت. در نهایت اثرات منفی شوری بر روی رشد بهوسیله کاربرد SA کاهش یافت.
تحمل شوری
جوانهزنی و پنجهزنی
رشد گیاهچه
چمنهای فصل سرد
2015
02
20
139
148
https://ppt.basu.ac.ir/article_1153_9c29d2821e702df66a7397391e620145.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
تأثیر تلقیح دو جانبه قارچ Piriformospora indica و باکتری Azospirillum spp. بر برخی صفات فیزیولوژیکی، جذب عناصر و عملکرد دانه گندم تحت تنش شوری
سمیه
حاجی نیا
محمدجواد
زارع
باکتری جنس آزوسپیریلوم (Azospirillum) و قارچهای میکوریز از جمله میکروارگانیسمهای محرک رشد گیاه هستند که میتوانند باعث تحریک رشد و افزایش تحمل گیاهان در شرایط تنشهای محیطی مانند خشکی و شوری گردند. در آزمایشی طراحیشده بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی، قابلیت باکتریهای آزوسپیریلوم سویههای سازگار و غیرسازگار به شوری در تلقیح جداگانه و نیز در ترکیب با قارچ Piriformospora indica بر برخی صفات فیزیولوژیک، جذب عناصر و عملکرد دانه گیاه گندم تحت تنش شوری مورد ارزیابی قرار گرفت. فاکتورهای آزمایش عبارت بودند از کاربرد پنج سطح ریزسازوارههای درونزیست شامل قارچ پریفورموسپورا ایندیکا، باکتری آزوسپیریلوم سویههای سازگار به مناطق شور و غیرشور، تلقیح توأم قارچ و باکتری و شاهد و نیز چهار سطح شوری آب آبیاری شامل 2/0، 4، 8 و 12 دسیزیمنس بر متر. کاربرد قارچ پریفورموسپورا ایندیکا و سویههای آزوسپیریلوم و تلقیح توأم آنها،تأثیر قابل توجه و معنیداری بر عملکرد دانه، جذب عناصر فسفر و نیتروژن، محتوای کلروفیل و پروتئین بیشتری تحت شرایط عدمشوری داشت. تلقیح گندم با سویه سازگار به شوری باکتری جنس آزوسپیریلوم، تأثیر بسیار مطلوبی بر میزآنهای کلروفیل و پرولین گیاه داشت و جذب نیتروژن توسط گیاه را تحت تنش شوری زیاد افزایش داد. نتایج تحقیق نشاندهنده این بود که میزان تأثیر کاربرد به تنهایی و یا تلفیقی این ریزسازوارههای درونزیست گیاهی بستگی به سطوح شوری اعمال شده دارد. در عدمتنش تأثیر کاربرد توأم باکتری و قارچ بر عملکرد دانه بیشتر بود. درحالیکه در تنش شوری کم (EC=4) کاربرد توأم و جداگانه باکتری و قارچ تأثیری مشابه بر عملکرد داشت در تنش شدید (EC=12) کاربرد جداگانه آنها بهتر بود.
آبیاری با آب شور
باکتریهای محرک رشد گیاه
قارچ Piriformospora indica
گندم
2015
02
20
149
161
https://ppt.basu.ac.ir/article_1154_3bbb9d542e74f17f8b10a08c542e740d.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
تأثیر منابع و سطوح مختلف سلنیوم بر برخی ویژگیهای رشدی و فیزیولوژیکی پیاز (Allium cepa L.)
معصومه
عامریان
فرشاد
دشتی
مجتبی
دلشاد
سلنیوم (Se) یک عنصر ضروری برای انسان و حیوانات است. با این حال، اثرات آن بر گیاهان کمتر شناخته شده است. در این پژوهش، تاثیر منابع و سطوح مختلف سلنیوم بر رشد و خصوصیات فیزیولوژیکی پیاز در شرایط کشت بدون خاک مورد مطالعه قرار گرفت تا علاوه بر صفات کیفی مطلوب و قابل قبول، مشکلی برای انسان و گیاه نداشته باشد. تیمارهای آزمایش شامل 4 غلظت نانوسلنیوم (2، 5، 10 و 30 میلیگرم بر لیتر) و 3 غلظت سلنیت سدیم (2، 4 و 8 میلیگرم بر لیتر) و سلنات سدیم (1، 2 و 3 میلیگرم بر لیتر) بودند که هر کدام بهطور جداگانه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار اجرا شدند. نتایج نشان داد که سطوح مختلف نانوسلنیوم، سلنیت سدیم و سلنات سدیم اثر معنیداری بر وزن تر برگ، وزن تر و خشک ریشه و وزن تر ساقه مجازی گیاه پیاز و نیز بر وزن تر سوخ، قطر سوخ و طول سوخ پیاز دارند. سطوح مختلف سلنیت سدیم و سلنات سدیم اثر معنیداری بر میزان کلروفیل برگ و سلنیوم کل سوخ داشتند. بیشترین میزان کلروفیل برگ در سطوح پائین سلنیت سدیم و سلنات سدیم مشاهده شد که با افزایش غلظت سلنیوم در محلول غذایی میزان کلروفیل برگ پیاز نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. میزان سلنیوم کل سوخ با افزایش غلظت سلنیت سدیم و سلنات سدیم در محلول غذایی افزایش یافت، البته این افزایش در گیاهان تیمار شده با سلنات سدیم بیشتر از گیاهان تیمار شده با سلنیت سدیم بود.
سلنیت سدیم
سلنات سدیم
نانوسلنیوم
محلول غذایی و کشت بدون خاک
2015
02
20
163
179
https://ppt.basu.ac.ir/article_1141_76af947004d397c46523ccbcf73f44df.pdf
دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
2476-6321
2476-6321
1393
6
2
برهمکنش IBA و کود زیستی بر ریشهزایی قلمه اکالیپتوس (Eucalyptus camaldulensis Dehnh)
محسن
رجبی
مهرداد
چایی چی
علی
عزیزی
یکی از روشهای تکثیر گیاه اکالیپتوس(Eucalyptus camaldulensis Dehnh) از طریق قلمه است. با این وجود قلمههای این گیاه به راحتی ریشهدار نشده و معمولاً نیاز به تیمارهای هورمونی ویژه دارند. در یک پژوهش گلخانهای بهمنظور بررسی برهم کنش هورمون اکسین و روش تغذیه کودی در فرایند ریشهزایی، تأثیر غلظتهای مختلف IBA و دو نوع کود زیستی (بارور و نیتروکسین) به همراه کود محلول معدنی (شیمیایی) بر ریشهزایی قلمههای اکالیپتوس مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور اکسینIBA (در پنج سطح، شامل غلظتهای صفر، 500، 1000، 2000 و 4000 ppm) و تغذیه کودی (در چهار سطح شامل 1- کود بارور + نصف کود کامل معدنی،2- نیتروکسین + نصف کود کامل معدنی، 3- نصف کود کامل معدنی و 4-کود کامل معدنی) در پنج تکرار انجام گرفت. صفاتی از قبیل تعداد ریشه، طول ریشه، وزن تر ریشه، وزن خشک ریشه و درصد ریشهزایی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که استفاده از کودهای بیولوژیک باعث افزایش معنیدار در بروز صفات مورد اندازهگیری نسبت به تیمار با کود شیمیایی شدند. برهمکنش بین کود زیستی و IBA روی تمام صفات مورد ارزیابی معنیدار بود بهطوریکه استفاده از مقادیر نسبتاً پایین هورمون IBAبه غلظت ppm 500 بههمراه کودهای زیستی سبب ایجاد بیشترین وزن خشک ریشه شدند و بـه تبع آن ریشـههای ضخیمتری تولید شد. مصرف مقادیر نسبتاً بالای اکسینIBA به غلظت ppm 2000 همراه با کودهای زیستی بهصورت توأم، بیشترین درصد ریشهزایی را در قلمهها نسبت به استفاده از کودهای شیمیایی به همراه داشت. غلظت 500 ppm باعث افزایش میانگین صفات وزن تر و وزن خشک ریشه گردید. در نتیجه ریشههای قطورتری تشکیل شدند. با توجه به این ضخیمتر بودن ریشهها ریسک جابجایی نهال کاهش مییابد. برهم کنش (اثر متقابل) هورمون 2000 ppm بههمراه هر دو نوع کود زیستی درصد ریشهزایی را افزایش داد. بنابراین، این ترکیبات همسو با هورمون، قابلیت ریشهزایی را افزایش میدهند.
اکالیپتوس
قلمه
ریشهزایی
اکسین
کود زیستی
2015
02
20
181
192
https://ppt.basu.ac.ir/article_1144_ca8326bb3218f10c7e62f18ba1aa81c3.pdf