دانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-63212220121005Effects of Seed Priming and Sowing Date on Antioxidant Enzymes Activity and Yield of Chickpea Under Dryland Conditionاثرات پرایمینگ بذر و تاریخ کاشت بر فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدان و عملکرد نخود در شرایط دیم116236FAحمیدفاتحدانشجوی کارشناسی ارشد گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندجعادلسی و سه مردهاستادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندجمسعودکریمپوردانشجوی کارشناسی ارشد گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندجJournal Article20121005In order to investigate the effects of seed priming and sowing dates on chickpea, an experiment was conducted in 2010 using a randomized complete block design as a split plot experiment. Sowing dates of winter and spring were allocated to main plots. priming treatments including control (non priming), hydropriming, priming with KCl and CaCl2 as osmopriming, ZnSO4 and Ascorbate as mineral priming were assigned to subplots. The results showed that grain yield was greatest under winter sowing. Grain yield reduction under spring sowing was mainly due to a reduction in the number of seed/plant and seed weight. Results indicated that osmopriming treatments had adverse affects on number of plants per unit area, shoot dry weight at flowering, grain yield and harvest index. Hydropriming, ascorbate and ZnSO4 priming increased grain yield under these tow sowing dates. Catalase and peroxidase showed higher antioxidant activities under spring sowing date than winter sowing. These differences were attributed to severe drought stress under spring sowing date. In overall it can be concluded that peroxidase showed 20 times higher antioxidant activity in contrast to catalase and played main defense role in reduction of oxidative damages in chickpea under drought stress.بهمنظور بررسی تاثیر تیمارهای پرایمنیگ بذر در دو کشت انتظاری و بهاره نخود، آزمایشی در سال زراعی 88-1387 بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی به اجرا درآمد. در این آزمایش تاریخ کاشت انتظاری و بهاره بهعنوان فاکتور اصلی و تیمارهای پرایمینگ شامل تیمار شاهد (بدون پرایم)، هیدروپرایمینگ، پرایمینگ با کلرید پتاسیم و کلرید کلسیم بهعنوان اسموپرایمینگ و پرایمینگ با سولفات روی و اسید آسکوربیک بهعنوان پرایمینگ غذایی در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشانداد که کشت انتظاری در مقایسه با کشت بهاره عملکرد بیشتری حاصل نمود، کاهش عملکرد در کشت بهاره عمدتا ناشی از تعداد دانه کمتر در هر بوته و تا حدی کاهش وزن هزار دانه بود. همچنین نتایج نشانگر تاثیر منفی تیمارهای اسموپرایمینگ بر تعداد بوته در واحد سطح، وزن خشک بوته در گلدهی، عملکرد دانه و شاخص برداشت بود، در حالیکه هیدروپرایمینگ و پرایمینگ با آسکوربات و سولفات روی عملکرد را در هر دو کشت انتظاری و بهاره افزایش دادند. با بررسی فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان مشخص گردید که در کشت بهاره نسبت به پاییزه فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز افزایش پیدا کرد، که به اعمال تنش خشکی بیشتر در کشت بهاره نسبت داده شد. در کل نتایج نشان داد که نقش آنتیاکسیدانی آنزیم پراکسیداز در حدود 20 برابر آنزیم کاتالاز بود و آنزیم پراکسیداز عامل دفاعی اصلی در کاهش خسارت اکسیداتیوی در نخود تحت تنش میباشد.https://ppt.basu.ac.ir/article_236_48c67f96c13ecc734dfdcea4674599a8.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-63212220121005Effects of On-farm Seed Priming and Sowing Date on Yield and Yield Components of Three Soybean Cultivars (Glycine max L.) in Hamedanاثرات پرایمینگ بذر در مزرعه و تاریخ کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم سویا (.Glycine max L) در همدان1728237FAحسنراه چمندیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینامحمدعلیابوطالبیاناستادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سیناگودرزاحمدونددانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا0000-0003-1025-0348آژنگجاهدیعضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان همدانJournal Article20121005In order to determine the effects of on-farm seed priming and sowing date on yield and yield components of three soybean cultivars, an experiment was conducted in Hamedan in 2009, as split plot factorial in a randomized complete block design with three replications. Main plots were representative of two sowing date (June 5 th & June 21 st) while subplots included combinations of soybean cultivars (L17, M7 and M9) and priming treatments (soaking seeds for 4 hours in 0.02% zinc solution, 0.4% potassium nitrate solution, tap water and no-primed). Yield and yield components, biological yield, harvest index and plant height were measured. Results showed that, late sowing caused to significant reduction in harvest index, yield and pod number per lateral branch. M9 cultivar in the most traits except seed number per pod of lateral branch and plant height, was better than two other cultivars. In M7 and M9 cultivars priming with zinc solution and tap water could compensate late sowing negative effect on pod number per main stem and lateral branch. Considering to interactions between cultivars and priming treatments on the yield, M9 cultivar under tap water priming showed the most positive reaction and showed yield of 4285 kg per hectare which was about 35 percent more than of no-primed treatment.جهت بررسی اثرات پرایمینگ در مزرعه و تاریخ کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم سویا، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در همدان اجرا گردید. تاریخ کاشت در دو سطح (پانزدهم و سی و یکم خرداد ماه) در کرتهای اصلی و رقم (شامل سه رقم L17، M9 و M7) به همراه پرایمینگ (در 4 سطح شامل پرایم کردن به مدت 4 ساعت در محلولهای روی 02/0 درصد، نیترات پتاسیم 4/0 درصد، آب معمولی و بدون پرایمینگ) بهصورت فاکتوریل در کرتهای فرعی قرار گرفتند. عملکرد دانه، اجزاء عملکرد، عملکرد بیولوژیکی و ارتفاع گیاه در تیمارهای آزمایشی مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با تاخیر در کاشت، عملکرد و تعداد نیام در شاخه فرعی بهطور معنیداری کاهش یافت. رقم M9 در اکثر صفات به جز تعداد دانه در هر نیام شاخه فرعی و ارتفاع بوته نسبت به دو رقم دیگر برتری داشت. در دو رقم M7 و M9 پرایمینگ با روی و آب معمولی توانست اثر منفی تاخیر کاشت، در صفات تعداد نیام در ساقههای اصلی و فرعی را جبران نماید. در مقایسه اثر متقابل رقم و تیمار پرایمینگ بر عملکرد، رقم M9 در پرایم با آب معمولی بیشترین واکنش مثبت را نشان داد و عملکردی به مقدار 4285 کیلوگرم در هکتار تولید نمود که این میزان 35 درصد بیشتر از تیمار بدون پرایم بود.https://ppt.basu.ac.ir/article_237_88e23afecff17799ce97d006b0b7056a.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-63212220121005Effect of Smoke on Some Growth Traits in Burnet (Sanguisorba minor L.)اثر دود بر برخی از شاخص¬های رشدی گیاه توت¬روباهی (Sanguisorba minor L.)2940238FAبهزادمهرشاددانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، کردستانغلامرضاحیدریاستادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، کردستانیوسفسهرابیاستادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، کردستانمحمدرضاعبداللهیاستادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدانسید سعیدموسویاستادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدانJournal Article20121005The effect of plant-derived smoke extract either as smoke extract or aerosol on plant growth parameters of <em>Sanguisorba minor</em> was investigated. Five concentrations of smoke extract (0.002, 0.01, 0.1, 0.2 and 1 v/v) and distilled water as control were used in the first experiment. A randomized complete block design with three replications was used for this experiment. In the second experiment, aerosol smoke and control were studied in a completely randomized design with four replications. Smoke extract, significantly affected all of the plant growth parameters (except amount of chlorophyll) in <em>S. minor. </em>Smoke extract concentrations of 0.1 and 0.01 were the best treatment for growth properties in <em>S. minor. </em>Results of the second experiment showed that aerosol smoke significantly improved all of the plant growth parameters (except leaves number) in <em>S. minor.</em>بهمنظور بررسی اثرات عصاره دودی گیاهان و دود آئروسل، بر ارتفاع بوته، طول ریشه، تعداد شاخههای جانبی، تعداد برگ در بوته، میزان کلروفیل و ماده خشک کل در گیاه دارویی توت روباهی، دو آزمایش جداگانه در سال 1388، در همدان اجرا گردید. آزمایش عصاره دودی با شش غلظت (صفر، 002/0، 01/0، 1/0، 2/0 و 1[V/V]) و سه تکرار، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و آزمایش دود آئروسل با دو تیمار دود آئروسل (20 دقیقه) و شاهد در چهار تکرار، در قالب طرح کاملا تصادفی، اجرا شد. نتایج نشان داد که اثر عصاره دودی بهغیر از میزان کلروفیل، بر تمامی شاخصهای مورد مطالعه، معنیدار بود. در حالت کلی، غلظتهای 01/0 و 1/0 عصاره دودی، بیشتر شاخصهای رشدی گیاه توت روباهی را بهطور معنیداری، افزایش دادند. نتایج آزمایش دوم نیز نشان داد که دود آئروسل، همه شاخصهای مورد مطالعه (به جز تعداد برگ در بوته) گیاه توت روباهی را بهبود بخشید.https://ppt.basu.ac.ir/article_238_20a3ed41762efaf5184874f908e2473e.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-63212220121005Modeling of Developmental Stages of Safflower Cultivars in Spring Cultivationمدل سازی مراحل نمو ارقام گلرنگ در کشت بهاره4152239FAمحمدرضاشهسواریمربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهانطلعتیساریاستادیار دانشکده علوم دانشگاه زابلJournal Article20121005Awareness of time occurrence of developmental stages of agronomic crops, such as safflower, is very important. To introduce model for developmental stages of three safflower cultivars, Arak, Sofea and Goldasht by temperature and day length, planting date, trials conducted in Kabootar-Abad Agricultural Research Station during 2003-2009. To estimate duration of each developmental stage, the measured duration of each developmental stage considered as the dependent variable and various temperature variables, day length and combination of them considered as the independent variables in a stepwise regression procedure. A step of regression was considered appropriate if the highest R<sup>2</sup> was accompanied by the significant (p≤0.05) regression coefficient and partial R<sup>2</sup>. Days from planting to emergence, emergence to heading, emergence to flowering, emergence to ripening and flowering to ripening were affected by planting dates. By increasing temperature, developmental stage durations decreased. Day length had the most effect on emergence to heading and emergence to flowering duration and by increasing of day length, they decreased. Tmin and T<sup>2</sup>min were the variables which entered the regression model and explained about 89% of variation of planting to emergence period. Periods of emergence to head visible was explained by DL×Tmax and DL<sup>2</sup>×T<sup>2</sup>max in accuracy about %82. DL×Tmax was the only variable which entered the regression model and explained about %91 of variation emergence to flowering period. DL×Tmax and T<sup>4</sup>mean explained the most variance (84%) of emergence to ripening period. T<sup>2</sup>min was the only variable which entered the regression model and explained about 60% of variation of flowering to ripening period. Anticipating of heading, flowering and ripening stages are very important for control of fruit fly and providing of water irrigation and harvesting combine respectively.آگاهی از زمان وقوع مراحل نمو محصولات زراعی از جمله گلرنگ دارای اهمیت خاصی است. برای مدلسازی مراحل نمو ارقام گلرنگ اراک، صفه و گلدشت با استفاده از درجه حرارت و طول روز، از آزمایشهای تاریخ کاشت این ارقام طی سالهای 1388-1383 در مزرعه تحقیقات کشاورزی کبوترآباد اصفهان استفاده شد. برای تعیین مدل نمو هر مرحله، طول هر مرحله بهعنوان متغیر تابع و متغیرهای حرارتی، طول روز و حاصلضرب متغیرهای حرارتی با متغیرهای طول روز بهعنوان متغیر مستقل در رگرسیون مرحلهای مورد استفاده قرار گرفتند. مرحلهای از رگرسیون بهعنوان مدل مناسب انتخاب گردید که ضریب رگرسیون و ضریب تشخیص جزء آن حداقل در سطح احتمال 5 درصد معنیدار بوده و حداکثر ضریب تبیین کل را داشته باشد. تعداد روز از کاشت تا سبز شدن، سبز شدن تا تکمهدهی، سبز شدن تا گلدهی و رسیدگی و گلدهی تا رسیدگی از تاریخهای کاشت تاثیر پذیرفت. با افزایش دما، طول مراحل نمو کاهش یافت. طول دوران سبز شدن تا تکمهدهی و تا گلدهی بیشترین تاثیر را از طول روز پذیرفت و با افزایش طول روزکاهش یافتند. حداقل درجه حرارت و مربع آن متغیرهایی بودند که وارد مدل شدند و حدود 89 درصد تغییرات طول دوره سبز شدن ارقام مورد مطالعه را توضیح دادند. حدود 85 درصد تغییرات طول دوره سبز شدن تا تکمهدهی بهوسیله حاصلضرب درجه حرارت حداکثر در طول روز و مربع حاصلضرب آنها توجیه گردید. حاصل ضرب درجه حرارت حداکثر در طول روز حدود 91 درصد تغییرات طول مرحله سبز شدن تا گلدهی را بیان نمود. مربع درجه حرارت حداکثر در مربع طول روز با توان چهارم درجه حرارت میانگین حدود 84 درصد واریانس طول مرحله سبز شدن تا رسیدگی را بیان نمودند. مربع درجه حرارت حداقل، نیز متغیری بود که طول مرحله گلدهی تا رسیدگی را بهمیزان حدود 60 درصد توضیح داد. پیشبینی زمان تکمهدهی، گلدهی و رسیدگی بهترتیب برای مبارزه با مگس گلرنگ، تامین آب آبیاری و تهیه کمباین برداشت بسیار راهگشا است.https://ppt.basu.ac.ir/article_239_4ba16fbd33e7f9fbad47b9a72d16f821.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-63212220121005Effect of Biological and Chemical Fertilizers Application on Yield, Yield Components, Agronomic Efficiency and Nitrogen Uptake in Cornتاثیر کاربرد کودهای زیستی و شیمیایی بر عملکرد، اجزای عملکرد، کارایی زراعی و جذب نیتروژن در ذرت5364240FAجوادحمزه¬ییاستادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدانحسینسرمدی نایبیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدانJournal Article20121005Application of bio-fertilizers in Sustainable Agriculture perform important role at increasing of crop production and improving of soil fertility. Hence, a field experiment was performed during 2009 growing season at Agricultural Research Center of Hamedan, to study the effect of nitrogen fertilizer rates, i.e., 0, 90, 135 and 180 kgN ha<sup>-1</sup>; as CF1 to CF4, respectively, and bio-fertilizers sources i.e., without bio-fertilizer, Nitrazhin inoculation and Nitroxin inoculation; as BF1 to BF3, respectively, on yield and nitrogen use efficiency of corn. So, a factorial experiment was carried out based on randomized complete block design (RCBD) with three replications. Traits of number of grain rows/ear, grain/row, grain/ear, 1000-seed weight, grain yield, nitrogen uptake efficiency (NUPE), Agronomic nitrogen efficiency (ANE) and N-harvest index (NHI) were evaluated. Results showed that nitrogen rates had significant effects on all traits. Also, the effect of bio-fertilizer treatment on grain rows/ear, grain/row, grain/ear, grain yield, biological yield, NUPE and ANE was significant. The interaction of N rates × bio-fertilizers sources had significant effect on number of grain rows/ear, grain/ear, grain yield, biological yield and nitrogen uptake efficiency (NUPE). Maximum grain yield (956 g m<sup>-2</sup>) was achieved at CF4 × BF2 treatment. Also, the lowest grain yield (475 g m<sup>-2</sup>) belonged to CF1 × BF1 treatment. In general, with application of bio-fertilizers, there was no significant difference between CF3 and CF4 treatments for grain yield. So, it can be concluded that bio-fertilizer application with CF3 treatment, can reduce the N fertilizer up to 25% and increased yield of corn. So, it seems that, this treatment could be beneficial for corn production.در کشاورزی پایدار کاربرد کودهای زیستی نقش ویژهای در افزایش تولید محصول و حفظ حاصلخیزی پایدار خاک دارد. به همین منظور، اثر کودهای زیستی (عدم تلقیح، تلقیح با نیتراژین و تلقیح با نیتروکسین) و شیمیایی نیتروژنه (صفر، 90، 135 و 180 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) بر عملکرد ذرت و کارایی مصرف نیتروژن مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. صفات مورد بررسی شامل تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف، تعداد دانه در بلال، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، کارایی جذب نیتروژن، کارایی زراعی نیتروژن و شاخص برداشت نیتروژن بودند. اثر نیتروژن بر تمامی صفات مورد مطالعه معنیدار شد. اثرکودهای زیستی نیز بر کلیه صفات بهجز وزن هزاردانه، شاخص برداشت و شاخص برداشت نیتروژن معنیدار شد. اثر متقابل کود شیمیایی در کود زیستی نیز بر صفات تعداد دانه در ردیف، تعداد دانه در بلال، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و کارایی جذب نیتروژن معنیدار شد. بیشترین (956 گرم در مترمربع) و کمترین (475 گرم در مترمربع) عملکرد دانه بهترتیب در ترکیب تیماری 180 کیلوگرم نیتروژن به همراه کود زیستی نیتراژین و تیمار شاهد (عدم تلقیح و عدم مصرف نیتروژن) بهدست آمد. در کل، تیمار 135 کیلوگرم نیتروژن به همراه کودهای زیستی، با تیمار 180 کیلوگرم نیتروژن و بدون تلقیح، در یک گروه آماری قرار داشتند، بنابراین، تلفیق کودهای زیستی و شیمیایی نیتروژنه، میتواند علاوه بر تولید محصول کافی و بهبود کارایی جذب نیتروژن، مصرف کود شیمیایی نیتروژنه را کاهش دهد که این امر کمک قابل توجهی به سالم سازی محیط زیست میکند و راهبرد مهمی در جهت حرکت به سمت کشاورزی پایدار میباشد.https://ppt.basu.ac.ir/article_240_3f67e1c9d2ea588699eb9d83384df8f0.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-63212220121005Effect of Exogenous Application of Hydrogen Peroxide on Water Deficit Stress in Glob Amaranth (Gomphrena globosa L.) and Ornamental Amaranth (Amaranthus tricolor L.)تاثیر پراکسید هیدروژن بر تنش کم آبی در گیاهان گل تکمهای (Gomphrena globosa L.) و تاج خروس زینتی
(Amaranthus tricolor L.)6580241FAمرتضیگلدانیاستادیار گروه علوم زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدمریمکمالیدانشجوی کارشناسی ارشد علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20121005In order to study the effect of exogenous application of Hydrogen peroxide on water deficit stress in Glob Amaranth (<em>Gomphrena globosa</em> L.) and ornamental Amaranth <em>(Amaranthustricolar </em>L<em>.)</em> an experiment was conducted in greenhouse conditions. This study was designed as factorial based on completely randomized design with 3 replications. Different concentration of Hydrogen peroxide (0, 2.5 and 5 mM) for both plants and three levels of water deficiency for Glob Amaranth (after 4, 7 and 10 days) and for ornamental Amaranth (after 2, 5 and 8 days) were treated. Results showed that foliar application of Hydrogen peroxide on both plants can improve shoot and root dry weight and alleviate adverse effects of water deficiency. With increasing distances Irrigation stomatal conductance, chlorophyll index and root volume decreased significantly, so that the lowest of this characteristics was for Glob Amaranth in the irrigation interval after 10 days and for ornamental Amaranth after eight days. For both plants, interaction effects of water deficiency and Hydrogen peroxide in shoot dry weight was significant in 5% level and in electrolyte leakage, relative water content, proline and total root length was significant in 1% level. For Glob Amaranth, in control treatment (interval 4 day irrigation) with increasing Hydrogen peroxide to 2.5 mM, shoot dry weight and total root length increased 20 and 91% respectively and with increasing Hydrogen peroxide to 5 mM, chlorophyll index was increased 30.8% compared to 0 mM Hydrogen peroxide. For ornamental Amaranth, interaction between Hydrogen peroxide content and irrigation interval showed that root volume and root weight were significant in 5% level and chlorophyll index, shoot weight, stomata conductivity, electrolyte leakage, proline and root length were significant in 1% level. The final result showed that foliar application of Hydrogen peroxide decreased drought stress because of water deficiency.بهمنظور بررسی اثر پراکسید هیدروژن بهعنوان آنتیاکسیدان جهت کاهش صدمات ناشی از کمبود آب در گلتکمهای و تاجخروس زینتی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش برای گلتکمهای شامل سه غلظت مختلف از پراکسید هیدروژن، بهصورت محلول پاشی (صفر، دو و نیم و پنج میلیمولار) و سه فاصله آبیاری (چهار، هفت و ده روز) و برای تاج خروس شامل سه غلظت صفر (شاهد)، دو و نیم و پنج میلیمولار و سه فاصله آبیاری دو، پنج و هشت روز بودند. نتایج نشان داد که محلول پاشی پراکسید هیدروژن میتواند وزن خشک ریشه و بخش هوایی در گل تکمهای و تاج خروس را افزایش دهد، و از این طریق کاهش وزن ناشی از تنش خشکی را جبران نماید. با افزایش فاصله آبیاری صفاتی نظیر هدایت روزنهای، کلروفیل کل و حجم ریشه کاهش معنیداری داشت. بهطوریکه برای گیاه گلتکمهای کمترین میزان صفات اندازه گیری شده در فاصله آبیاری 10 روز یکبار و گیاه تاج خروس هشت روز یکبار بهدست آمد. بر همکنش خشکی و پراکسید هیدروژن برای هر دو گیاه در صفت وزن خشک اندام هوایی در سطح احتمال پنج درصد و در صفاتی نظیر نشت الکترولیت، محتوای رطوبت نسبی برگ، پرولین و مجموع طول ریشه در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. بدین ترتیب برای گیاه گلتکمهای در تیمار شاهد (هر چهار روز آبیاری)، با افزایش پراکسید هیدروژن تا دو و نیم میلیمولار، وزن خشک اندام هوایی و مجموع طول ریشه بهترتیب برابر 20% و 91% نسبت به تیمار شاهد (صفر میلیمولار) افزایش یافت و با افزایش پراکسید هیدروژن تا غلظت 5 میلیمولار در همین سطح از خشکی کلروفیل کل 31% نسبت به شاهد پراکسید هیدروژن افزایش نشان داد. حجم و وزن خشک ریشه گیاه تاجخروس در سطح احتمال پنج درصد و وزن خشک اندام هوایی، هدایت روزنهای، درصد نشت الکترولیت، میزان پرولین و طول ریشه در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. بهطور کلی نتایج نشان میدهد که با استفاده از محلول پاشی پراکسید هیدروژن تنش اکسیداتیو حاصل از تنش خشکی کاهش مییابد.https://ppt.basu.ac.ir/article_241_0ff8ad5ad627ae3af70bcd5f571d425f.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-63212220121005Effect of Antifungal Essential oil From Satureja hortensis on Alternaria citriنقش ضد قارچی اسانس گیاه مرزه بر Alternaria citri8190242FAلالهیزدان¬پناه گوهرریزیمربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرمانمحمد مهدیامیناییمربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرمانبهمنپناهیاستادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرمانمحسنامامی فرکارشناس تولیدات گیاهی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرمانمنصورهمهدیانکارشناس گیاهان دارویی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرمانJournal Article20121005Savory plant <em>(Satureja hortensis</em>) belongs to the mint family which blooms in most parts of Iran. Savory essential oil wich could be obtained from steam distillation of leaves and leafy branches, is used in medicine and food industry. This study was aimed to evaluate interactions of antifungal activity of savory essential oil on <em>Alternaria citri</em>. In order to evaluate antifungal properties of savory essential oil, it was prepared from plant material, initially. Then, <em>Alternaria citri</em> strains were isolated and cultured in PDA medium culture. The PDA media were with different concentration of savory essential oil (0, 100, 200, 300, 400, 500, 600 ppm) after purification of fungi and followed up by cutting of <em>Alternaria citri</em> raised as well attached on PDA medium and then were incubated at 25°C temperature in a incubator.The fungal growth in mediums with different concentration of <em>Satureja hortensis</em> essential oil were evaluated after 24, 48, 72 hours to 8 days. The obtained data were analyzed by using SPSS software and the mean volues were compared with Duncan’s test.The obtained results indicated that savory essential oil from 400 ppm and higher concentrations demonstrate inhibitory effects on fungal growth and spores production.In addition,lower concentrations from 400 ppm reduced speed of fungi growth, but not ceased.گیاه مرزه از گیاهان تیره نعناع به شمار میرود و در بسیاری از نقاط ایران به گل مینشیند. اسانس گیاه مرزه از تقطیر با بخار آب از برگها و سرشاخههای برگدار حاصل میشود که در صنایع غذایی و دارویی کاربرد دارد. هدف این تحقیق، ارزیابی اثرات ضد قارچی اسانس گیاه مرزه بر روی قارچ پاتوژن <em>Alternaria citri</em> میباشد. برای بررسی خواص ضد قارچی اسانس گیاه مرزه ابتدا اقدام به تهیه اسانس مرزه شد. سپس قارچ<em> آلترناریا</em> جدا و در محیط کشت مخصوص رشد قارچ (Potato Dextero Agar) کشت گردید. پس از خالصسازی قارچها، محیط کشت پتیتو دکسترو آگار با غلظتهای مختلف اسانس مرزه (صفر ،100،200،300،400،500 و 600 پیپیام) تهیه و سپس قارچ<em> </em><em>A. citri</em> بهصورت قطعات کوچکی بر روی محیط قرار گرفته و در دمای 25 درجه سانتیگراد در دستگاه انکوباتور انکوبه گردید. پس از گذشت 24، 48 و 72 ساعت تا مدت زمان 8 روز رشد پرگنههای قارچ بر روی محیط حاوی اسانس بررسی شد. نتایج حاکی از آن است که اسانس مرزه در غلظت 400 پیپیام به بالا در محیط کشت بهطور کامل بر روی رشد قارچ اثر داشته و مانع رشد آن میگردد. شایان ذکر است غلظتهای پایینتر باعث کند شدن رشد قارچ گردید ولی رشد آن را متوقف نکرد.https://ppt.basu.ac.ir/article_242_6820d552e5078becce9e55f8256c66a4.pdf