دانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122The Effect of Salicylic Acid on Growth and Flowering of Marigold (Calendula officinalis) Plant under High Temperature Stressاثر اسید سالیسیلیک بر رشد و گلدهی گیاه همیشهبهار (Calendula officinalis) تحت تنش دمای بالا113367810.22084/ppt.2019.13069.1714FAطیبهنازداردانشجوی دکتری، گروه باغبانی و فضای سبز، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانعلیتهرانی فراستاد، گروه باغبانی و فضای سبز، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانسیدحسیننعمتیاستادیار، گروه باغبانی و فضای سبز، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایراناحمدنظامیاستاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانلیلاسمیعیاستادیار گروه گیاهان زینتی، پژوهشکده علوم گیاهی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20170216The need for improving heat tolerance of plants is increasing because of global warming. In order to investigate of foliar-applied salicylic acid (SA) on the growth and ornamental traits of common marigold (Calendula officinalis L.) under heat stress, a pot experiment was conducted in a factorial experiment based on randomized complete block design with four replications in 2015. Experimental treatments were consisted of two cultivars of calendula (‘Candyman’ and ‘Zen’) and four concentrations of SA (0.25, 0.5 and 1 mM, and control). The results showed that foliar application of SA under heat stress, improved most characteristics of all studied morphological characteristics with the exception of plant height, leaf number, days to first flower and flower dry weight. According to the results, among all concentrations, the highest mean in most of traits was obtained from foliar application of 0.25 mM SA. Compared to the control conditions, application of 0.25 mM solution of salicylic acid increased leaf area (21%), fresh and dry shoot weight (15% and 16%, respectively), flower number (42%), flower longevity (19%) and flower fresh weight (43%). The interaction effect between cultivar and concentration of treatment was not significant for all measured traits.باتوجه به افزایش دمای کره زمین، ارائه راهکارهایی جهت بهبود تحمل گیاهان به تنش گرما ضروری به نظر میرسد. بهمنظور بررسی اثر اسید سالیسیلیک (SA) بر صفات رویشی و زینتی گیاه همیشهبهار (<em>Calendula officinalis</em>) تحت تنش دمای بالا، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار تحت شرایط گلخانهای در سال 1394 انجام گردید. تیمارهای آزمایشی شامل رقم بهعنوان فاکتور اول در دو سطح (Candyman و Zen) و کاربرد غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک بهعنوان فاکتور دوم در چهار سطح (25/0، 5/0، یک میلیمولار و شاهد) بودند. نتایج نشان داد که در شرایط تنش دمای بالا، محلولپاشی برگی SA موجب بهبود صفات مورفولوژیکی اندازهگیری شده، به استثنای ارتفاع و تعداد برگ تا اولین گل، تعداد روز تا گلدهی و وزن خشک گل گیاه همیشه بهار گردید. براساس نتایج، بیشترین میانگین اکثر صفات، در سطح اسید سالیسیلیک 25/0 میلیمولار حاصل شد، بهطوریکه این غلظت باعث بهبود میزان سطح برگ (21%)، وزن تر و خشک اندام هوایی (بهترتیب 15 و 16 درصد)، تعداد گل (42 درصد)، ماندگاری گل (19 درصد) و وزنتر گل (43 درصد) نسبت به شاهد گردید. تفاوت معنیداری بین اثر متقابل رقم و تیمار اسید سالیسیلیک روی ویژگیهای اندازهگیری شده وجود نداشت.https://ppt.basu.ac.ir/article_3678_63295139f6002042ba1251790f229087.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Effect of Storage Period and Planting Region on Physiological and Biochemical Characteristics of ‘Granny Smith’ Apple (Malus domestica Borkh.) Fruitتأثیر طول دوره انبارمانی و منطقهی کاشت بر خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی میوه سیب (Malus domestica Borkh.) رقم گرانی اسمیت1527367910.22084/ppt.2017.9431.1532FAلطیفهفیروز بختدانشجوی کارشناسیارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانداودبخشیدانشیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانمحمودقاسم نژاددانشیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانرقیههدایتیدانشجوی کارشناسیارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20160203Investigating and recognizing the trend of changes in physiological and biological characteristics of fruit during the period of cold storage leads to successful and economical storing management and supplying quality fruit to the market. The present study was conducted in 2014 in order to compare the storage life of ‘Granny Smith’ apple fruit produced in two important regions of Abyek-Alborz and Khorramdasht-Qazvin with different altitudes. Fruits were collected 160 days after full bloom. Fruits were sampled after each stages of including pre-storage, 1-month, 2-months and 3-months. According to the results, fruits grown in Abyek region were firmer (9.04 kg/m<sup>2</sup>) than those grown in Khorramdasht. The highest skin total phenol was observed in the fruits before storage (5.22 mg GAE/1 g FW) and three months of storage in Abyek region. The highest antioxidant capacity of skin (84.10 %) was observed in the fruits grown in Abyek before storage, respectively. The highest (9.67 mg GAE/1 g FW) and lowest (0.78 mg GAE/1 g FW) peroxidase activity was observed in Khorramdasht and Abyek, respectively. ‘Granny Smith’ apple cultivation in lowland areas close to the mountain range led to production of firmer fruits, lower peroxidase activity; and, thus better storability. The antioxidant capacity of fruit juice and its nutritional value was also higher in Abyek region.بررسی و شناخت روند تغییرات شاخصهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی میوه در طول دوره نگهداری در انبار سرد، بهخصوص در مناطق عمده تولید، منجر به مدیریت موفق و اقتصادی انبارمانی و عرضه میوه با کیفیت به بازار میشود. مطالعه حاضر، در سال 1393 بهمنظور مقایسه عمر انبارمانی میوه سیب رقم گرانی اسمیت تولید شده در دو منطقه مهم آبیک استان البرز و خرمدشت تاکستان استان قزوین با ارتفاع متفاوت از سطح دریا صورت گرفت. میوهها در هر دو منطقه ۱۶۰ روز پس از مرحله تمام گل برداشت و در چهار مرحله شامل: قبل از انبار و 1، 2 و3 ماه پس از نگهداری در انبار سرد مورد ارزیابی واقع شدند. باتوجه به نتایج، تفاوت معنیداری بین دو منطقه در اکثر شاخصهای کیفی موردبررسی وجود داشت. حداکثر سفتی بافت (04/9 کیلوگرم بر مترمربع) در میوههای انبار شده منطقه آبیک مشاهده شد. بیشترین میزان فنل کل (22/5 میلیگرم در 1 گرم وزنتر) و فعالیت آنتیاکسیدانی پوست میوه (10/84 درصد) مربوط به منطقه آبیک قبل از انبار بود. حداکثر فعالیت آنزیم پراکسیداز (67/9 میکرومول در 1 گرم وزنتر در دقیقه) در منطقه خرمدشت و حداقل فعالیت این آنزیم (78/0 میکرومول در 1 گرم وزنتر در دقیقه) در منطقه آبیک مشاهده گردید. در نتیجه کشت سیب ’گرانی اسمیت‘ در مناطق دشت نزدیک به دامنه کوه، منجر به بهبود شاخصهای کیفی میوه مانند سفتی، طعم و ارزش غذایی و بهدنبال آن افزایش - انبارمانی شد.https://ppt.basu.ac.ir/article_3679_b272d0e5035e6a491e6d0d46420a8a3a.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Physiological Changes and Yield in Speedfeed Sorghum and Millet Cultivares Affected by Delayed Irrigationتغییرات فیزیولوژیکی و عملکرد ناشی از تأخیر در آبیاری در سورگوم اسپیدفید و ارقام ارزن2942368010.22084/ppt.2017.10439.1594FAمحمدصفائی طرقبهدانشآموخته کارشناسیارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر رفسنجان، رفسنجان، ایرانآرمانآذریاستادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر رفسنجان، رفسنجان، ایرانحسیندشتیدانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر رفسنجان، رفسنجان، ایرانشهابمداح حسینیدانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر رفسنجان، رفسنجان، ایرانJournal Article20160719To evaluate drought tolerance of three cultivares of forage millet and one variety of sorghum, this experiment was conducted as split split plot based on a randomized complete block design with three replications. Irrigation frequencies consisted of irrigation after 80 (control), 120 and 160 mm evaporation from class A pan as main plots and sub-plots was consisted of sorghum cultivar (<em>Sorghum bicolor</em> cv. Speedfeed) and three cultivares of millet (<em>Setaria italica </em>cv. Bastan, <em>Panicum miliaceum </em>cv. Pishahang and <em>Pennisetum americanum</em> cv. Nutrifeed). Flage leaf sampling was done at three stages, before, one and three days after irrigation. According to the results, delaying in irrigation caused a reduction in leaf pigments and yield of forage, and it also increased proline, sucrose and soluble sugars of leaf. Continuation of drought stress effects was observed in the days after irrigation. According to the results for the studied cultivars, 120 and 160 mm evaporations were the moderate and sever irrigation frequencies respectively. It needed at least three days to recover the effects of moderate stress. Speedfeed sorghum produced maximum yield, in each irrigation frequencies. The highest forage dry yield (9376 Kg/ha) belonged to speedfeed sorghum under normal irrigation for. There were positive correlations between yield and proline and sucrose as osmotic regulators, but leaf pigments had no significant correlation. Speedfeed sorghum had also high ability to adapt, and it repaired damages faster than millet cultivares after irrigation.بهمنظور ارزیابی تحمل به خشکی سه رقم ارزن و یک رقم سورگوم، آزمایشی بهصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اصلی شامل سه دور آبیاری پس از 80 (شاهد)، 120 و 160 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس آ، عامل فرعی شامل چهار رقم سورگوم (<em>Sorghum bicolor </em>cv. Speedfeed)، ارزن باستان (<em>Setaria italica </em>cv. Bastan)، ارزن پیشاهنگ (<em>Panicum miliaceum </em>cv. Pishahang) و ارزن نوتریفید (<em>Pennisetum americanum</em> cv. Nutrifeed) و عامل فرعی بهعنوان زمان نمونهبرداری از برگ پرچم شامل سه مرحلهی قبل، یک و سه روز بعد از آبیاری بود. تأخیر در آبیاری علاوهبر کاهش رنگیزههای برگ و عملکرد علوفه، باعث افزایش پرولین، ساکارز و قندهای محلول برگ گردید. تداوم اثرات تنش خشکی در روزهای بعد از آبیاری نیز مشاهده شد. براساس نتایج، برای ارقام موردمطالعه، دور آبیاری تا سطح 120 و 160 میلیمتر تبخیر، بهترتیب تنش خشکی محدود و شدید را ایجاد کرد. حداقل زمان برای جبران اثرات تنش خشکی با شدت محدود، 3 روز بعد از آبیاری بود. در هر دور آبیاری، سورگوم اسپیدفید بیشترین عملکرد را تولید کرد. حداکثر عملکرد خشک علوفه نیز از دور آبیاری شاهد و سورگوم اسپیدفید (9376 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. پرولین و ساکارز برگ بهعنوان تنظیمکننده اسمزی، با عملکرد علوفه همبستگی مثبت داشتند. همچنین سورگوم اسپیدفید دارای قدرت تطابقپذیری بیشتری بود و بعد از انجام آبیاری، سریعتر از ارقام ارزن موردمطالعه خسارتهای وارده را ترمیم کرد.https://ppt.basu.ac.ir/article_3680_63a58be1f1c6dc419004ae0875d3469c.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Assessing Grain Yield Stability of Rice Genotypes under Humid Climate of Northern Iranارزیابی پایداری عملکرد دانه ژنوتیپهای برنج تحت اقلیم مرطوب شمالی ایران4356368110.22084/ppt.2017.7140.1418FAخدادادمصطفویدانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایرانسیدصادقحسینی ایمنیپژوهشگر مؤسسه تحقیقات برنج کشور، آمل، ایرانمجیدحاجیمحمد علیجهرمیدانشآموخته کارشناسیارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایرانJournal Article20150512The purpose of this study was to study the stability and adaptability of 12 advanced lines of rice with two control varieties (Fajr and Neda cultivars). These genotypes were evaluated over 3 years of cultivation (2011-2013) in a randomized complete block design with three replications and three locations including Amol, Sari and Tonekabon. In this research, the stability statistics including Romer’s environmental variance, Francis and Kannenberg coefficient of variation, Wrick’s ecovalance, Shukla stability variance, AMMI stability value, lin and Binns parameter, within location coefficient of variation and Tai regression method were used to evaluate genotypes stability. Based on environmental variance and coefficient of variation, lines 7, 9 and Neda cultivar were stable and showed acceptable yield. According to Shukla stability variance, wrik’s eco-valance parameters and yield, lines 1, 7, 9, 12 and Fajr cultivar were the best genotypes. The results of variance and Lin and Binns parameter indicated that lines 10, 7 and 1 were the best genotypes. Based on AMMI stability parameter, lines 1, 2, 4, 7, 12 and Neda variety showed the best stability and yield. Tai regression results indicated that lines 7, 9, 12, and Fajr and Neda cultivars had the best stability and yield. Based on all methods, lines 7, 9 and Fajr cultivar were identified stable and with the yield of 6032.44, 5879.59 and 5755.81 kgr/ha respectively stayed above the average of all genotypes. هدف این پژوهش مطالعه میزان پایداری و سازگاری 12 لاین امیدبخش برنج بههمراه دو رقم شاهد (فجر و ندا) بود. ژنوتیپها طی سه سال زراعی (90-1389، 91-1390 و 92-1391) در سه منطقه آمل، ساری و تنکابن در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار ارزیابی شدند. در این تحقیق از آمارههای واریانس محیطی رومر، ضریب تغییرات فرنسیس و کاننبرگ، اکووالانس ریک، واریانس پایداری شوکلا، ارزش پایداری امی، واریانس درون مکانی لینز و بینز، ضریب تغییرات درون مکانی و روش رگرسیون تای جهت بررسی پایداری عملکرد دانه لاینها استفاده شد. براساس نتایج آماره واریانس محیطی رومر و ضریب تغییرات، لاینهای 7، 9 و رقم ندا پایدار و عملکرد قابل قبولی نشان دادند. طبق نتایج روشهای واریانس پایداری شوکلا و اکووالانس ریک و نیز عملکرد دانه، لاینهای شماره 1، 7، 9، 12 و رقم فجر بهترین ژنوتیپها بودند. آمارههای واریانس درون مکانی و ضریب تغییرات درون مکانی لین و بینز نشان داد که لاینهای 10، 7 و 1 پایدارترین ژنوتیپها بودند. براساس ارزش پایداری امی، لاینهای 1، 2، 4، 7 و 12 و رقم ندا بیشترین پایداری و عملکرد را به خود اختصاص دادند. نتایج رگرسیون تای نیز نشان داد که لاینهای 7، 9 و 12 و ارقام فجر و ندا بهترین ژنوتیپها از نظر پایداری و عملکرد بودند. در مجموع، براساس نتایج روشهای مختلف، لاینهای 7 و 9 و رقم فجر پایداری عملکرد بالایی را نشان دادند و و از نظر عملکرد نیز بهترتیب برابر با 44/6032، 59/5879 و 81/5755 کیلوگرم در هکتار، دارای عملکرد بیشتری از میانگین ژنوتیپها بودند.https://ppt.basu.ac.ir/article_3681_948a7ff59939d5060d3613f7bb43ebe2.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Evaluation of Nut traits in Superior Persian Walnut (Juglans regia) Genotypes of Estahban Genetic Resources Collectionارزیابی ویژگیهای فندقه در نژادگانهای برتر گردوی کلکسیون ذخایر ژنتیکی استهبان5771368210.22084/ppt.2018.5618.1336FAیوسف علیسعادتدانشیار، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس، شیراز، ایرانپرویززندیکارشناس، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس، شیراز، ایرانعلیرضاعباسیکارشناس، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس، شیراز، ایرانلیلاسیاحکارشناس، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس، شیراز، ایرانعباسنعمتیکارشناس، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس، شیراز، ایرانJournal Article20161107This research was carried out to evaluate the traits of 110 superior Persian walnut genotypes in Estahban Genetic Resources Collection. Nut morphology, shell thickness, nut weight, kernel weight, kernel percentage, kernel color, kernel plumpness, kernel fill and ease of removal of kernel were evaluated. Great variability was observed among genotypes for evaluated traits of nuts. Results showed that in shell weight and kernel weight per nut varied between 7.4-17.9 and 3.7-8.2 g respectively. Kernel percentage varied between 35.6-60.6 and roundness index of nuts among evaluated genotypes varied between 0.73 -1.08. Kernel and shell color of 68.2 and 56.4 percent of genotypes was light respectively. Removal of kernel in 56.4 percent of genotypes was easy, kernel fill in 50.9 percent was well, and kernel plumpness in 70 percent of genotypes was moderate. Average kernel weight per nut showed a positive and significant correlation with average in shell weight and length, diameter and depth of nuts. Correlation coefficient of kernel percentage, kernel fill and kernel plumpness was positive and significant. Based on the results of evaluated traits, genotypes number 5, 7, 8, 15, 23, 29, 34, 42, 49, 107, 108 and 109 are introduced as promising genotypes for nut production.هدف این پژوهش، ارزیابی ویژگیهای 110 نژادگان برتر گردو در ایستگاه تحقیقات درختان چندمنظوره استهبان بود. ویژگیهای ظاهری فندقه، ضخامت پوسته چوبی، وزن فندقه، وزن مغز، درصد مغز، رنگ مغز، میزان گوشتی بودن مغز، پرشدن کامل فندقه، آسانی جدا شدن مغز از پوسته چوبی مهمترین ویژگیهای مورد ارزیابی بودند. نتایج نشان داد که میانگین وزن هر فندقه با پوسته چوبی از 4/7 تا 9/17 گرم، میانگین وزن مغز هر فندقه از 7/3 تا 2/8 گرم و درصد مغز از 6/35 تا 6/60 متغیر و شاخص گرد بودن از 73/0 تا 08/1 متفاوت بود. رنگ مغز و رنگ پوسته چوبی بهترتیب در 2/68 و 4/56 درصد نژادگانها روشن، جدا شدن مغز از پوست در 4/56 درصد نژادگانها راحت، پر بودن مغز در 9/50 درصد نژادگانها خوب و گوشتی بودن مغز در 70 درصد نژادگانها متوسط بود. وزن متوسط مغز هر فندقه همبستگی مثبت و معنیداری با طول، قطر، پهنا و وزن متوسط هر فندقه نشان داد. ضریب همبستگی بین درصد مغز و وزن مغز در هر فندقه (439/0)، درصد مغز و پر بودن فندقه (253/0)، همچنین درصد مغز و گوشتی بودن مغز (224/0)، مثبت و معنیدار بود. بر اساس شاخصهای ارزیابی شده، نژادگانهای 5، 7، 8، 15، 23، 29، 34، 42، 49، 107، 108 و 109 بهعنوان نژادگانهای امیدبخش برای تولید گردو پیشنهاد میشوند.https://ppt.basu.ac.ir/article_3682_78895923abfa810b1049ed9fbef69108.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Variation of Yield Related Traits, Flower Morphology and Pollen Viability in some Iranian Thymus Speciesتنوع صفات مرتبط با عملکرد، مورفولوژی گل و زندهمانی دانههای گرده برخی از گونههای آویشن ایرانی7385368310.22084/ppt.2018.8417.1487FAمریمگل آبادیاستادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، خوراسگان، ایران0000-0001-6899-2745ندازاغیاندانشآموخته کارشناسیارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، خوراسگان، ایرانحسینزینلیاستادیار بخش گیاهان دارویی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20151015In this study, 16 ecotypes of different species of <em>Thymus </em>were evaluated for morphological and flower related traits (plant height, canopy diameter, leaf length and width, plant dry weight, 1000 grain weight, number of day to flowering, flower length, flag and pistil length, number of flag and pollen viability) in a Randomized Complete Block Design with three replications at the Research Center of Agriculture and Natural Resources in Isfahan. Analysis of variance showed significant difference between studied species for these traits. Mean comparison showed that the highest amount of dry weight was belonged to <em>Thymus kotschyanus</em> species from west Azerbaijan. Therefore, this genotype can be offered, if the purpose of breeding program is increasing of plant dry weight. Study of correlation between traits showed that dry weight had a significant negative relationship with 1000 grain weight and pollen viability percentage. Stepwise regression analysis showed that flower length, number of flags, large canopy diameter, percentage of pollen viability, flag length and 1000 grain weight justified variation of plant dry weight, and therefore these traits are the most important component of plant yield. Cluster analysis on the studied species could divide them into 4 distinct groups. The results showed that these groups did not follow geographical distribution.در این تحقیق 16 توده از گونههای مختلف آویشن در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان از نظر صفات مورفولوژیکی وصفات مرتبط با گل (ارتفاع بوته و قطر تاج پوش، طول پرچم و مادگی، طول و عرض برگ، وزن خشک، وزن هزاردانه، روز تا گلدهی، طول گل، تعداد پرچم، درصد زندهمانی گرده) موردارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنیداری را برای این صفات در بین گونههای موردمطالعه نشان داد. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که بیشترین میزان وزن خشک بوته متعلق به گونهی <em>Thymus kotschyanus</em> از استان آذربایجانغربی بود. بنابراین، درصورتی که هدف از برنامه بهنژادی افزایش وزن خشک بوته باشد، این ژنوتیپ مناسب است. مطالعه همبستگی بین صفات مشخص نمود که وزن خشک بوته با صفات وزن هزاردانه و درصد زندهمانی گرده ارتباط منفی و معنیداری داشت. نتایج تجزیه رگرسیون مرحلهای نشان داد که صفاتی مانند طول گل، تعداد و طول پرچم، قطر بزرگ تاج پوش، درصد زندهمانی گرده و وزن هزاردانه بیشترین تغییرات وزن خشک بوته را توجیه نمود و بنابراین بهعنوان مهمترین اجزاء عملکرد بوته مطرح شدند. نتایج تجزیه خوشهای توانست گونههای موردمطالعه را در 4 گروه مجزا تفکیک نماید. نتایج نشان داد که گروههای حاصله از پراکندگی جغرافیایی تبعیت نمیکنند.https://ppt.basu.ac.ir/article_3683_8125022f8b340714ca7a75fc19225c7a.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Effect of Chicken Manure Concentrate on Antioxdant Activity and Secondary Metabolites of Saffron (Crocus sativus L.)تأثیر کنسانتره کود مرغ بر فعالیت آنتیاکسیدانی و متابولیتهای ثانویه زعفران (Crocus sativus L.)8795368410.22084/ppt.2018.12899.1705FAمحمد حسینامینی فرداستادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایرانزهرهقلی زادهدانشجوی کارشناسیارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایرانJournal Article20171025The effects of applications of chicken manure on quantitative and qualitative characteristics of saffron (<em>Crocus sativus</em> L.) were evaluated under field conditions. Treatments were 4 levels of chicken manure (0, 5, 10 and 15 t.ha<sup>-1</sup>). The experiment was designed in randomized block design with three replications at the Research station of Faculty of Agriculture University of Birjand during growing season of 2015. The main secondary metabolites saffron (crocin, picrocrocin and safranal), antocyanin and total phenol were influenced by chicken manure treatments. The highest total phenol (9.078 mg.100 g dry weight<sup>-1</sup>) and antocyanin (26.70 mg.100 g dry weight<sup>-1</sup>) were obtained in plants treated with 5t.ha<sup>-1</sup> of chicken manure. But, no significant difference was found in antioxidant activity under chicken manure treatments. The highest crocin (86.24%), picrocrocin (65.53%) and safranal (29.92%) were obtained in plants treated with 15, 10 and 5 t.ha<sup>-1 </sup>chicken manure, respectively using these treatments caused 57 and 29 % increase compared to control. but there was no significant difference between 5, 10 and 15 t.ha<sup>-1</sup> chicken manure. Generally, the findings of current study revealed that the use of 5ton ha<sup>-1</sup> chicken manure had strong impact on qualitative characteristics of saffron in this study.بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف کنسانتره کود مرغی بر خصوصیات کیفی زعفران (<em>Crocus sativus</em> L.)، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال زراعی 1394-1393 اجرا گردید. فاکتور آزمایشی شامل سطوح مختلف کنسانتره کود مرغی (صفر، پنج، 10 و 15 تن در هکتار) بود. براساس نتایج بهدستآمده، تیمار کودی اثر معنیداری بر میزان فنل و آنتوسیانین گلبرگ و مواد مؤثره کلاله زعفران (کروسین، پیکروکروسین و سافرانال) داشت، بهطوریکه بالاترین مقادیر فنل کل و آنتوسیانین (بهترتیب، 078/9 و 70/26 میلیگرم در صد گرم وزن خشک) از تیمار پنج تن کنسانتره کود مرغ در هکتار حاصل شد، اما فعالیت آنتیاکسیدانی گلبرگ تحت تأثیر کود قرار نگرفت. همچنین بیشترین محتوی کروسین به میزان 24/86 درصد از تیمار 15 تن در هکتار، پیکروکروسین به میزان 53/65 درصد از تیمار 10 تن در هکتار و سافرانال به میزان 92/29 درصد از تیمار پنج تن در هکتار کنسانتره کود مرغ حاصل شد که بهترتیب 57، 81 و 29 درصد بالاتر از تیمار شاهد بودند. ولی، بین سطوح پنج، 10 و 15 تن در هکتار در این صفات، تفاوت معنیداری یافت نشد. بنابراین، نتایج نشان داد که کنسانتره کود مرغ (پنج تن در هکتار) اثرات سودمندی بر ترکیبات آنتی اکسیدانی و مواد مؤثره زعفران داشت.https://ppt.basu.ac.ir/article_3684_f3bba181c654560f08ee8e2545d26fb7.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Effect of Chitosan Edible Coating and Thymus Essential Oil on Postharvest Life of ‘Shahroudi’ Table Grapeاثر پوشش خوراکی چیتوزان و اسانس آویشن بر عمر پس از برداشت انگور رقم "شاهرودی"97111368510.22084/ppt.2018.13198.1719FAمریمدهستانی اردکانیاستادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اردکان، یزد، ایرانیونسمستوفیاستاد، گروه علوم باغبانی و مهندسی فضای سبز، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایرانJournal Article20170304In this study, the effects of chitosan, Thymus essential oil and their combination on post harvest life and quality properties of grape (‘Shahroudi’ cultivar) were investigated. The study was conducted as a factorial experiment based on a completely randomized design with 3 replications. Grapes were treated by 0.5 and 1% (w/v) chitosan solution, 150 and 300 µl/l Thymus essential oil their combination, and control fruits received no treatments. For combined solution, chitosan treatments were first prepared, and then thymus essential oil was added to them. Grapes were packaged in 200 g packs and stored at 0-2°C and 90% ± 5 relative humidity for 90 days. Changes in weight loss, color, pH, total soluble solid (TSS), decay and sensory quality were measured each 10 days. Results showed that weight loss, pH, a*, decay, browning, shrivel and berry abscission increased during storage time. However TSS, firmness, L*, b*, color and flavor of berries decreased over the time. Chitosan and essential oil treatments significantly decreased weight loss, decay, color change, shrivel and berry abscission and increased flavor, color and quality of berries compared to control. According to the taste panelists, treated fruit by 1% chitosan + 150 µl/l thymus essential oil had better colour and taste than the others. Generally, chitosan, essential oil and their combination could increase grape pastharvest life and maintain their quality.در پژوهش حاضر، اثر چیتوزان، اسانس آویشن و ترکیب آنها بر زمان ماندگاری پس از برداشت و کیفیت انگور رقم "شاهرودی" موردبررسی قرار گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. میوههای انگور با محلول 5/0 و 1 درصد (وزنی به حجمی) چیتوزان، 150 و 300 میکرولیتر در لیتر اسانس آویشن و نیز ترکیب آنها تیمار شدند و میوههای شاهد تیماری دریافت نکردند. برای تهیه محلولهای ترکیبی ابتدا محلول چیتوزان تهیه و پس از آن اسانس آویشن با غلظتهای موردنظر به آن اضافه گردید. انگورها در بستههای 200 گرمی بستهبندی و به انبار °C2±2 و رطوبت نسبی 90 درصد بهمدت 90 روز منتقل شدند. تغییرات در وزن، رنگ، pH، مواد جامد محلول، فساد و فاکتورهای کیفی میوه در فواصل 10 روز یکبار موردارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با گذشت زمان میزان کاهش وزن میوهها، pH،a*، فساد، قهوهای شدن، چروکیدگی و ریزش حبهها افزایش یافت. درحالیکه مواد جامد محلول، سفتی، درخشندگی، b*، رنگ و طعم و بافت میوهها کاهش یافت. تیمارهای چیتوزان و اسانس آویشن بهطور معنیداری میزان کاهش وزن، فساد، تغییرات رنگی، چروکیدگی و ریزش حبهها را کاهش و عطر و طعم و رنگ و کیفیت آنها را در مقایسه با شاهد افزایش دادند. براساس نظر گروه ارزیابی چشایی، میوههای تیمار شده با 1درصد چیتوزان + 150 میکرولیتر در لیتر اسانس آویشن، طعم، رنگ و پذیرش بهتری نسبت به سایر میوهها داشتند. بهطورکلی، چیتوزان، اسانس آویشن و ترکیب آنها توانست ضمن افزایش زمان ماندگاری پس از برداشت انگور، کیفیت آنها را حفظ نماید.https://ppt.basu.ac.ir/article_3685_f8a2deb7109d893ee6f44244b11bd094.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Effect of Planting Dates and Patterns on some Quantity and Quality Properties and Advantageous Indices of Canola (Brassica napus L.) - Chickpea (Cicer arietinum L.) Intercroppingاثر تاریخ و الگوهای کشت روی برخی ویژگیهای کمی و کیفی و شاخصهای سودمندی کشت مخلوط کلزا (Brassica napus L.) و نخود (Cicer arietinum L.)113126368610.22084/ppt.2018.14405.1759FAمحمدترکماندانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، تبریز، ایرانبهراممیرشکاریدانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، تبریز، ایرانفرهادفرح وشدانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، تبریز، ایرانمهردادیارنیااستاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، تبریز، ایران0000-0003-1741-347Xعلی اشرفجعفریاستاد پژوهشی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانJournal Article20171217In order to evaluate planting date and planting pattern on yield and quality properties of canola (<em>Brassica napus</em> L.)-chickpea (<em>Cicer arietinum</em> L.) intercropping, a split plot experiment was conducted bases on a randomized complete block design with four replications during 2014-15 in Hamedan, Iran. Canola was sown only in the first date (21 Sept). Then, chickpea was sown in four sowing date as main factor with 20 days interval including: simultaneous with canola in 21 Sept and then 10 Oct, 30 Oct and 20 Nov. The sub-factor was different planting pattern by replacement method including: 100:0, 75:25, 50:50, 25:75 and 0:100 chickpea-canola, respectively. Results showed significant effects of treatments on most of the traits. Among chickpea sowing dates, the first and the last date had the lowest and highest biological and grain yield, respectively. In the late sowing date of chickpea (20 Nov) the climate condition was much colder and therefore the damage of freezing on dormant seeds was lower than that of growing seedling of the earlier sowing date. In comparison of planting pattern, the highest biological and grain yield was achieved at sole cropping for both crops. In contrast, the higher values of relative crowding coefficient index and land equivalent ratio (LER) were obtained in intercropping system than to the sole cropping. So, for all of the intercropping treatments, LER were always higher than unit. It was concluded that 50:50 intercropping treatment had comparative advantage compared to the others treatments and could increase land use efficiency.بهمنظور ارزیابی اثرات تاریخ کاشت و الگوهای کشت بر عملکرد و شاخصهای سودمندی کشت مخلوط کلزا (<em>Brassica napus </em>L.) و نخود (<em>Cicer arietinum </em>L.) آزمایشی بهصورت طرح کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سالهای 95-1394 در همدان اجرا شد. عامل اصلی شامل چهار تاریخ کاشت نخود و یک تاریخ کشت کلزا بهصورت: کاشت همزمان کلزا و نخود (30 شهریورماه) و در ادامه کاشت نخود به فواصل20 روز تا 30 آبان بهصورت ردیفی در کرتهای کلزا انجام شد. عامل فرعی نسبتهای مختلف کشت مخلوط کلزا و نخود بهروش جایگزینی براساس 0:100، 25:75، 50:50، 75:25 و 100:0 درصد نخود-کلزا بودند. نتایج نشان داد که تأثیر تیمارهای آزمایشی بر روی اکثر صفات معنیدار بود. در مقایسه تاریخهای کاشت نخود، تاریخهای کاشت اول و آخر بهترتیب کمترین و بیشترین عملکرد بیولوژیک و دانه داشتند. این افزایش عملکرد نخود بهدلیل کشت انتظاری و تحمل بهتر سرمای زمستانه بود. بیشترین میزان عملکرد بیولوژیک و دانه هر دو گونه در تیمار کشت خالص بهدست آمد. بااینوجود سودمندی شاخصهای ضریب نسبی تراکم و نسبت برابری زمین در کشت مخلوط بیشتر از کشت خالص بود بهنحویکه در تمام تیمارهای کشت مخلوط نسبت برابری زمین بالاتر از یک بود. بهطورکلی، کارآیی استفاده از زمین در کشت مخلوط 50:50 کلزا و نخود در مقایسه با سایر تیمارها بیشتر بود.https://ppt.basu.ac.ir/article_3686_f3659bf50846662af1d278c5fc6d8ad5.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Effect of Different Salinity Levels and Irrigation Regimes on Certain Growth Properties and Water Use Efficiency in Wheat (Triticum aestivum L.) Cultivarsتأثیر سطوح مختلف شوری و رژیمهای آبیاری روی برخی خصوصیات رشد و کارآیی مصرف آب در ارقام گندم (Triticum aestivum L.)127143368710.22084/ppt.2018.14616.1767FAوحیداطلسی پاکاستادیار، گروه کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانامیدبهمنیاستادیار، گروه علوم و مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلیسینا، همدان، ایرانسمیراافشین نیکدانشجوی کارشناسیارشد، گروه علوم و مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلیسینا، همدان، ایرانJournal Article20171129In this study, response of two bread wheat cultivars (Arg and Tajan) to different irrigation regimes (full irrigation and 85 percent of water requirement) and different salinity levels (0, 50, 100 and 150 mM NaCl) in a greenhouse using a factorial experiment based on a randomized complete block designe with three replications was evaluated. Treatments were imposed when the leaf 4 was fully expanded. 150 mM level of salinity significantly decreased shoot dry weight, root dry weigh, and water use efficeiny in grain and shoot dry weight. Although, water use efficeiny in grain and shoot dry weight of tolerant Arg cultivar (3.9 and 0.97 g/L per plant respectively) was more than sensitive Tajan cultivar (2.8 and 0.85 g/L per plant respectively), but both cultivars had the same reduction in shoot dry weight. Deficit irrigation decreased the rate of roots Na<sup>+</sup>, shoot Na<sup>+</sup> and flag leaf Na<sup>+</sup>, and increased flag leaf K<sup>+</sup>/ Na<sup>+</sup> ratio from 4.73 to 5.33 and water use efficeiny in shoot dry weight from 3.1 to 3.5 g/L per plant respectively. The yield of both cultivars did not affect by 50 and 100 mM NaCl. At last, 150 mM NaCl caused a same reduction in yield at full irrigation and 85 percent of water requirement in Tjan, but in Arg cultivar, the yield did not affect by this level of salinity. Because grain yield of both cultivars did not affect by deficit irrigation under salinity levels, thus they had a similar resistance to osmotic stress.در این تحقیق واکنش دو رقم گندم نان (ارگ و تجن)، به رژیمهای آبیاری (آبیاری کامل و 85 درصد نیاز آبی) و سطوح متفاوت شوری (صفر، 50، 100 و 150 میلیمولار کلریدسدیم) در آزمایشی گلخانهای بهصورت فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. زمانی که برگ چهارم به حداکثر سطح خود رسید، تیمارها اعمال گردیدند. شوری 150 میلیمولار موجب کاهش معنیدار وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه و کارآیی مصرف آب دانه و وزن خشک اندام هوایی گردید. اگرچه کارآیی مصرف آب وزن خشک اندام هوایی و دانه در رقم متحمل ارگ (بهترتیب 9/3 و 97/0 گرم در لیتر در بوته) بیشتر از رقم حساس تجن (8/2 و 85/0 گرم در لیتر در بوته) بود، اما وزن خشک اندام هوایی ارقام تقریباً به یک نسبت کاهش یافت. تیمار کم آبیاری میزان سدیم بافتها را کاهش داد و موجب افزایش نسبت پتاسیم به سدیم برگ پرچم از 73/4 به 33/5 و کارآیی مصرف آب وزن خشک اندام هوایی از 1/3 به 5/3 گرم در لیتر در بوته شد. سطوح 50 و 100 میلیمولار شوری بر عملکرد دانه هر دو رقم بیتأثیر بود. در نهایت شوری 150 میلیمولار در هر دو تیمار آبیاری کامل و کم آبیاری موجب کاهش یکسانی در عملکرد دانه رقم تجن شد، اما بر عملکرد دانه رقم ارگ بیتأثیر بود. ازآنجاکه عملکرد دانه ارقام در سطوح متفاوت شوری تحت تأثیر آبیاری قرار نگرفت، بنابراین هر دو رقم دارای تحمل یکسانی نسبت به تنش اسمزی بودند.https://ppt.basu.ac.ir/article_3687_b38952d0a2c21b3c589122530af99388.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Changes in Temperature and Gas Exchange in Leaf of Pistachio (Pistacia vera L.) Seedlings in Response to Kaolin Applicationتغییرات دما و تبادلات گازی برگ دانهالهای پسته در پاسخ به کاربرد کائولین (Pistacia vera L.)145155368810.22084/ppt.2018.10636.1600FAمینانورزاده نامقیدانشجوی دکتری، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانغلامحسینداوری نژاداستاد، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانمحمودشوردانشیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانمحمدفارسیاستاد، گروه بیوتکنولوژی و بهنژادی گیاهان زراعی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانعلیمومندانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نبات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20160629In order to evaluate the effect of kaolin on leaf gas exchangein seedlings of pistachio (<em>Pistacia vera</em> L.), an experiment was conducted as split plot based on a completely randomized design with five replications in open field condition during year of 2013. Kaolin concentration at four levels (0, 5, 10 and 15%) and spraying time at three levels (once, two and three times) in 3×4 factorial as main factor and five sampling time as sub-factors were considered. Results of the experiment indicated that 5, 10 and 15% concentrations of Kaolin reduced leaf temperature by 1.1, 2 and 2.2°C compared to the control. Simple effect of spraying time on photosynthesis, stomatal conductance and transpiration was significant, whereas these traits significantly decreased when spraying was more than two times. Maximum photosynthesis, transpiration, stomatal conductance and intracellular CO<sub>2</sub> were recorded in 5% Kaolin. Treatments of control and 15% Kaolin recorded maximum and minimum value in quantum yield with 0.89 and 0.88, respectively. Generally, 5% Kaolin concentration in one and two spraying time increased leaf gas exchange compared to the control due to the reduction in negative effects of high temperature. Nevertheless, high kaolin concentrations (10% and 15%) despite further lowering leaf temperature, decreased the photosynthesis of pistachio seedlings significantly due to increasing light reflection as a result the thick layer of kaolin on leaf and disruption of stomatal activity.بهمنظور بررسی اثر کائولین بر تبادلات گازی برگ دانهالهای پسته (<em>Pistacia vera </em>L.)، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در زمان بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار در سال 1392 در شرایط هوای آزاد انجام شد. غلظت کائولین در چهار سطح (0، 5، 10 و 15 درصد) و نوبت پاشش در سه سطح (یک نوبت، دو نوبت و سه نوبت پاشش) بهصورت فاکتوریل 4×3 بهعنوان فاکتور اصلی و پنج زمان نمونهبرداری بهعنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج آزمایش نشان داد که غلظتهای 5، 10 و 15 درصد کائولین بهترتیب باعث کاهش 1/1، 2 و 2/2 درجه سانتیگراد دمای برگ در مقایسه با شاهد شدند. اثر ساده نوبت پاشش بر فتوسنتز، هدایت روزنهای و تعرق معنیدار بود و با افزایش بیش از دو نوبت پاشش، این صفات کاهش قابلتوجهی نشان دادند. بیشترین مقدار فتوسنتز، تعرق، هدایت روزنهای و CO<sub>2</sub> بینسلولی از غلظت 5 درصد کائولین بهدست آمد. عملکرد کوانتومی بهترتیب با 89/0 و 87/0 حداکثر و حداقل مقدار را در شاهد و غلظت 15 درصد کائولین به خود اختصاص داد. بهطورکلی، غلظت کائولین 5 درصد در یک و دو نوبت پاشش به علت کاهش اثرات منفی دمای بالا، منجر به افزایش تبادلات گازی برگ نسبت به شاهد شد. با این حال، غلظتهای بالای کائولین (10 و 15 درصد) با وجود کاهش بیشتر دمای برگ، به علت افزایش بیشازحد انعکاس نور در نتیجه لایه ضخیم کائولین بر روی برگ و اختلال فعالیت روزنهها، فتوسنتز دانهالهای پسته را بهطور قابلتوجهی کاهش دادند.https://ppt.basu.ac.ir/article_3688_3fa2287ddc07dd800ce9bbf468456f2f.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Effect of Mulch and Irrigation Interval on Morph-physiological Characteristics of Olive (Olea europaea cv. Sevillana) under Field Conditionاثر مالچ و فواصل آبیاری بر ویژگیهای مورفو- فیزیولوژیکی زیتون رقم سویلانا در شرایط مزرعه157166368910.22084/ppt.2018.12562.1690FAرحمت الهغلامیاستادیار، بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایران0000-0002-8425-7991عیسیارجیدانشیار، بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایرانJournal Article20170417This experiment was conducted to study the effect of irrigation interval and mulch on morph-physiological characteristics of 11-years old olive trees, Sevillana cultivar. A factorial experiment was carried out in Dallaho Olive Research Station in Sarpole-Zahab. Field experiment based on randomized complete block design with three replications and two factors (irrigation interval and mulch) was conducted in 2015. Irrigation treatments period for experiment were 3, 6 and 10 days interval and mulch treatments for experiment were control (no mulch), polyethylene and wheat straw. Some vegetative growth traits including current-season shoot growth and diameter and certain physiological characteristics consisting of leaf relative water content (RWC), ionic leakage, total chlorophyll, proline content, total soluble sugars, phenol and malondialdehyde were measured at the end of growth season. Results showed that mulch and interval of irrigation treatments caused significant differences in morph-physiological traits so that mulch and 3 days interval irrigation treatments increased current-season shoot growth and diameter of olive trees. Leaf RWC and total chlorophyll was reduced under drought stress. The usage of mulch resulted in higher leaf RWC and total chlorophyll compared to the drought stress conditions. Application of mulch improved growth characteristics of olive under drought stress and helped to save water in olive orchards.این پژوهش بهمنظور بررسی اثر فواصل آبیاری و مالچ بر ویژگیهای مورفو- فیزیولوژیکی درختان 11 ساله زیتون رقم سویلانا در شرایط مزرعه در ایستگاه تحقیقات زیتون دالاهو استان کرمانشاه در سال زراعی1394 اجرا گردید. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل فواصل آبیاری (سه، شش و ده روزه) بود و فاکتور دوم مالچ (پلیاتیلن، کاه و کلش گندم و بدون مالچ) بود. بهمنظور تعیین اثر فواصل آبیاری و مالچ بر زیتون رقم سویلانا در شرایط مزرعه برخی صفات ازجمله رشد و قطر شاخه سال جاری، محتوای نسبی آب برگ، نشت یونی، کلروفیل کل، پرولین آزاد برگ، قندهای محلول، میزان فنل و مالوندیآلدهید ثبت گردید. نتایج نشان داد که، بین تیمارهای مختلف دور آبیاری و مالچ از نظر صفات اندازهگیری شده تفاوت معنیداری وجود داشت. بیشترین میزان رشد و قطر شاخه مربوط به تیمار مالچ کاه وکلش و پلیاتیلن و دور آبیاری سه روزه بود. با افزایش فواصل آبیاری محتوای نسبی آب برگ و میزان کلروفیل کاهش و با کاربرد مالچ کاه وکلش و پلیاتیلن میزان آنها در مقایسه با شرایط بدون مالچ افزایش یافت. از طرفی با افزایش دور آبیاری نشت یونی، پرولین آزاد برگ، قندهای محلول، میزان فنل و مالوندیآلدهید افزایش نشان داد درحالیکه مالچ باعث کاهش این صفات گردید. بر این اساس میتوان با استفاده از مالچهای کاه و کلش و نیز پلیاتیلن دور آبیاری را بدون صدمه به درختان زیتون افزایش داد و از این طریق در مصرف آب آبیاری باغات زیتون صرفهجویی کرد.https://ppt.basu.ac.ir/article_3689_07ce415a36454aba5017436c7c9c16d4.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Effect of Sulfosulfuron, Metsulfuron-methyl and Sunflower Allelochemicals on Enzymes and Antioxidants Activities in Hordeum spantaneum and Avena fatuaاثر سولفوسولفورون، متسولفورون متیل و ترکیبات آللوشیمیایی آفتابگردان بر فعالیت آنزیمها و آنتیاکسیدانهای جودره (Hordeum spantaneum) و یولاف وحشی (Avena fatua)167178369010.22084/ppt.2018.14878.1778FAروزبهفرهودیدانشیار، گروه شناسایی و مبارزه با علفهای هرز، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شوشتر، شوشتر، ایرانآرزوصادقیدانشآموخته کارشناسیارشد، گروه شناسایی و مبارزه با علفهای هرز، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شوشتر، شوشتر، ایرانعادلمدحجدانشیار، گروه شناسایی و مبارزه با علفهای هرز، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شوشتر، شوشتر، ایرانJournal Article20180120In order to evaluate the effect of sunflower aqueous extract, Sulfosulfuron and Sulfosulfuron Metsulfuron-methyl on seedling growth and Some physiological and biochemical traits of <em>Avena fatua</em> and <em>Hordeum spantaneum</em>, this study was conducted in the Agricultural Faculty of Islamic Azad University (Shooshtar Branch) in a completely randomized design with 3 replications. Treatments included concentrations of 25, 50, 75 and 100% sunflower aerial organs aqueous extracts, Sulfosulfuron (27.7 g.ha<sup>-1</sup>), Sulfosulfuron 75% + Metsulfuron-methyl 5% (40 g.ha<sup>-1</sup>) and the control (nontreated plants). Results indicated that the weed dry weight, weed height, peroxidase, catalase and glutathione reductase activities, malondialdehyde concentration, sucrose synthase activity and photosynthesis rate of<em> Avena fatua</em> and <em>Hordeum spantaneum </em>influenced by experimental treatments<em>.</em> The lowest sucrose synthase activity (2.7 nmol/mg pro/ min) was observed in 100% sunflower extract. Sulfosulfuron and 100% sunflower extract had the lowest sucrose synthase in <em>Avena fatua </em>(2.6 and 2.4 nmol/mg pro/ min, respectively). In general, 75 and 100% sunflower extracts, and also the use of herbicides, caused cell membrane degradation, photosynthesis alleviation, and <em>Avena fatua</em> and <em>Hordeum spantaneum </em>seedlings growth reduction.این پژوهش جهت بررسی اثر کاربرد دو علفکش شیمیایی و عصاره آبی بقایای گیاهی آفتابگردان بر رشد گیاهچه و برخی از ویژگیهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی علفهای هرز جودره و یولافوحشی در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد واحد شوشتر در سال 94-1393 و بهصورت طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل محلولپاشی عصاره اندام هوایی گیاه آفتابگردان با غلظتهای 25، 50، 75 و 100 درصد سولفوسولفورون به میزان 7/27 گرم در هکتار، سولفوسولفورون 75 درصد + متسولفورون- متیل 5 درصد (40 گرم در هکتار) و پاشش با آب (شاهد) بودند. نتایج نشان داد، غلظت مالوندیآلدهید در هر دو علفهرز در تیمارهای علفکش و غلظتهای 100 و 75 درصد آفتابگردان افزایش معنیدار یافت. محلولپاشی عصاره آفتابگردان 75 و 100 درصد و علفکشها باعث افزایش فعالیت آنتیاکسیدانهای کاتالاز، پراکسیداز و گلوتاتیون ردکتاز شد. کمترین فعالیت آنزیم ساکاروز سینتاز (7/2 نانومول در میلیگرم پروتئین در دقیقه) در برگ گیاهچه یولاف وحشی مربوط به تیمار 100 درصد عصاره آفتابگردان بود. در گیاهچه جودره کمترین فعالیت آنزیم ساکاروز سینتاز در واکنش به علفکش سولفوسولفورون و 100 درصد عصاره آفتابگردان مشاهده شد (بهترتیب 6/2 و 4/2 نانومول در میلیگرم پروتئین در دقیقه). بهطورکلی، محلولپاشی عصاره آفتابگردان با غلظتهای 75 و 100 درصد همانند کاربرد علفکشهای شیمیایی باعث تخریب غشای سلولی، کاهش فتوسنتز و کاهش رشد گیاهچههای یولاف وحشی و جودره شد.https://ppt.basu.ac.ir/article_3690_d69b4abf004711ccc6b537959ae9d797.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Effects of Organic and Inorganic Nitrogen on Yield and Phytochemical Characteristic of Two Nettle Species in Ramsar Regionتأثیر نیتروژن آلی و معدنی بر عملکرد و خصوصیات فیتوشیمیایی دو گونه گزنه در منطقه رامسر179191369110.22084/ppt.2018.10341.1586FAزکیهابراهیم قوچیدانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانغلامرضامحسن آبادیاستادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20160713In order to investigate the effects of different sources of nitrogen on yield and nitrogen uptake of two nettle species, a pot experiment under outdoor condition was conducted at Ramsar (Mazandaran Province) in 2015. Treatments were set up as factorial arrangement in a randomized complete block design with three replications, including species at two levels (<em>Urtica pilulifera </em>L. and <em>Urtica dioica</em> L.) and fertilizers at seven levels (0, 30 and 60 kg N ha<sup>-1</sup> (urea), Farm Yard Manure (FYM): 5 and 10 ton ha<sup>-1</sup> and integrated inorganic and FYM: 15kg N ha<sup>-1 </sup>+ 2.5 ton ha<sup>-1 </sup>FYM and 30 kg N ha<sup>-1 </sup>+ 5 ton ha<sup>-1</sup> FYM). The highest dry yield was obtained from <em>Urtica pilulifera </em>and 30 kg N ha<sup>-1</sup> + 5 ton..ha<sup>-1</sup> FYM (59 g/pot). In other words, by reduction 50% use of inorganic fertilizer<sup>.</sup>, increased yield 27.30% compared to 60 kg N ha<sup>-1</sup>. <em>Urtica pilulifera </em>had higher growth traits, nitrogen use efficiency and lower nitrogen uptake percentage than <em>Urtica dioica. </em>The highest nitrogen use efficiency and nitrogen uptake percentage were achieved from 15 kg N ha<sup>-1</sup> + 2.5 ton FYM ha<sup>-1 </sup>(3.18 g dry weight/g N) and 60 kg N ha<sup>-1 </sup>(3.76%), respectively. Therefore, it can be concluded that integrated application of inorganic and organic fertilizers is the best combination for nettle crop production, resulting in no significant decline in yield quantity.بهمنظور بررسی تأثیر منابع آلی و معدنی نیتروژن بر عملکرد، صفات مورفولوژیکی و جذب نیتروژن گیاه گزنه، آزمایشی گلدانی در فضای باز در رامسر، استان مازندران در سال 1394 اجرا شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل: گونه گزنه در دو سطح شامل گونههای <em>Urtica pilulifera</em>و <em>Urtica</em><em> dioica</em>،تیمار کودی در 7 سطح شامل شاهد (بدون کود)،30 و 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از منبع اوره، کود دامی: 5 و 10 تن در هکتار و مقادیر تلفیقی کود دامی و معدنی: 5/2 تن در هکتار کود دامی + 15 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و 5 تن در هکتار کود دامی +30 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات ساده تیمارهای گونه و کود بر همه صفات موردمطالعه و اثر متقابل آنها بر عملکرد خشک اندام هوایی، مقدار فنل و فلاونوئید تأثیر معنیداری داشت. بالاترین عملکرد ماده خشک اندام هوایی (59 گرم در گلدان) از اثر متقابل گونهی <em>Urtica pilulifera</em> و تیمار 5 تن در هکتار کود دامی +30 کیلوگرم در هکتار نیتروژن (کاهش 50 درصدی کود معدنی) بهدست آمد. گونه<em>Urtica pilulifera</em> ویژگیهای رشدو کارآیی مصرف نیتروژن بالاتر و درصد جذب نیتروژن کمتری نسبت به گونه<em>Urtica dioica</em> داشت. بالاترین کارآیی مصرف کود و درصد نیتروژن بهترتیب از تیمارهای 5/2 تن در هکتار کود دامی + 15 کیلوگرم در هکتار نیتروژن (18/3 گرم ماده خشک در گرم نیتروژن) و 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار (76/3 درصد) حاصل شد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تلفیق کود معدنی و کود دامی بهترین ترکیب برای تولید گزنه بدون کاهش عملکرد است.https://ppt.basu.ac.ir/article_3691_d23e11506782c95fb809ac29ffc4947c.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Effect of Priming and Sowing Date of Seed on Growth Indices of Plant and yield and Yield Components of seed of Maize Single Cross 260 (Fajr)اثر پرایمینگ و تاریخ کاشت بذر بر ویژگیهای رشد گیاه و عملکرد و اجزای عملکرد دانه ذرت سینگل کراس 260 (فجر)193209346310.22084/ppt.2018.11265.1633FAکیوانبابائیدانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانمهدیتاجبخشاستاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانعادلسی و سه مردهدانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایرانJournal Article20161106To evaluate the effect of planting date and seed priming in the field on growth, yield components and yield of maize single cross 260, Experiment split plot based on randomized complete blocks with three replications in research farm located in the region of Kurdistan in the years 2013 and 2014 Dehgolan Sarab came into force. Three planting dates (10<sup>th</sup>, 20<sup>th</sup> and 30<sup>th</sup> of May) in main plots and six priming includes priming with tap water, homeopathic priming with urea, priming with zinc sulfate, priming magnetic water, priming with Aminol-Forthe and untreated seeds were placed in sub plots. The results showed that priming treatments with tap water, urea homeopathy and zinc sulfate had the highest crop growth rate at the second planting date. Also the highest biological yield and grain yield were obtained in the second planting date (19660 and 10890kg/ha) respectively. Grain yield in these priming treatments was 18, 15 and 9% higher than control (without priming) respectively. From the results of this experiment it was concluded that seed priming treatments with tap water, urea homeopathy and zinc sulfate on the second planting date improved the growth indices and as a result of grain yield and biological yield. Also, the second planting date due to having the highest yield, the most suitable date for the cultivation of maize 260 in the region of Dehgolan was known,جهت ارزیابی اثر تاریخ کاشت و پرایمینگ بذر بر شاخصهای رشد و اجزای عملکرد ذرت سینگل کراس 260، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای 1392 و 1393 اجرا شد. سه تاریخ کاشت (20 اردیبهشت، 30 اردیبهشت و 9 خرداد) در کرتهای اصلی و شش تیمار پرایمینگ بذر (پرایمینگ با آب شرب شهری، هومیوپاتی اوره، سولفات روی، آب مغناطیسی، آمینول فورته و بذرهای پرایم نشده بهعنوان کنترل) در کرتهای فرعی قرار داده شدند. نتایج نشان داد که تیمارهای پرایمینگ آب معمولی، هومیوپاتی اوره و سولفات روی در تاریخ کاشت دوم بیشترین میزان سرعت رشد گیاه را داشتند (بهترتیب 6/31 و 4/29 و 6/33 گرم در مترمربع در روز). بیشترین عملکرد زیستی و عملکرد دانه در تاریخ کاشت دوم، (بهترتیب با19660 و10890 کیلوگرم در هکتار) بهدست آمد. عملکرد دانه در تیمارهای پرایمینگ فوق بهترتیب 18، 15 و 9 درصد بیشتر از شاهد (بدون پرایم) بود. بر اساس نتایج این آزمایش، تیمارهای پرایمینگ بذر با آب معمولی، هومیوپاتی اوره و سولفات روی در تاریخ کاشت دوم موجب بهبود شاخصهای رشد، عملکرد دانه و عملکرد زیستی شدند. همچنین تاریخ کاشت دوم بهعلت داشتن بالاترین عملکرد، مناسبترین تاریخ جهت کاشت ذرت سینگل کراس 260 بود.https://ppt.basu.ac.ir/article_3463_cc392c965cf2ed0987820c0eead4ba65.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی2476-632111220191122Optimization of Preparation and Sterilization of Culture Medium for Callus Proliferation and Plant Regeneration in Three Iranian Commercial Cultivars of Sugarcane (Saccharum officinarum L.)بهینهسازی تهیه و سترون کردن محیطکشت برای تکثیر پینه و باززایی گیاه در سه رقم نیشکر (Saccharum officinarum L.) تجاری ایران211223369210.22084/ppt.2019.15173.1794FAسحرشامنصوریدانشآموخته کارشناسیارشد، گروه علوم کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانمحمودشمیلیاستادیار پژوهشی، موسسه تحقیقات و آموزش توسعه نیشکر و صنایع جانبی خوزستان، اهواز، ایرانمهرآناکوهی دهکردیاستادیار، گروه علوم کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانJournal Article20180210Microbial contamination (fungal and bacterial) of culture medium is one of the most common problems in plants <em>in vitro</em> micropropagation. In the present research, achievement of a reliable sterilization method, optimization of callus proliferation and plant regeneration medium in three Iranian commercial cultivars of sugarcane, CP48-103, CP69-1062 and CP57-164 were studied. For sterilization, 12 treatments were separately examined for each cultivar in a completely randomized design with 12 replications. In order to select the best callus culture and plant regeneration media, five treatments including MS medium supplemented with a combination of 2,4-D (2 mg l<sup>-1</sup>) and different levels of BAP and fifteen treatments using MS mediumcontaining different levels of auxin and cytokinin were studied, respectively in a completely randomized design with 10 replications. Based on the results, disinfection treatments containing carbendazim 2 parts per thousand (15 min), 70% ethanol (50 seconds), 25% sodium hypochlorite (5% active chlorine) plus Tween 20 (15 min), and culture medium containing cefotaxime (200 ppm) and gentamicin (5 ppm) showed to be the best sterilization method without any contamination in CP69-1062 and CP57-164 cultivars and the lowest percentage of contamination in CP48-103. For callus culture, MS media containing 2,4-D (2 mg l<sup>-1</sup>) + BAP (0.5 mg l<sup>-1</sup>) exhibited the highest callus growth rate and proliferation. The highest percentages of plant regeneration were observed in treatments (Kinetin = 0.5 mg l<sup>-1</sup> and BAP = 0.5 mg l<sup>-1</sup>), (Kinetin = 3 mg l<sup>-1</sup> and NAA = 0.5 mg l<sup>-1</sup>) and (Kinetin = 3 mg l<sup>-1</sup> and NAA = 0.1 mg l<sup>-1</sup>) with the means of 70%, 60% and 50% in CP48-103, CP57-164 and CP69-1062 cultivars, respectively.آلودگی میکروبی (قارچی و باکتریایی) محیطکشت یکی از مشکلات شایع در ریزازدیادی درون شیشه ای گیاهان است. در پژوهش حاضر دستیابی به بهترین روش سترونسازی و بهینهسازی تهیه محیطکشت برای تکثیر پینه و باززایی گیاه در سه رقم تجاری نیشکر ایران (CP48-103، CP69-1062و CP57-164) مورد مطالعه قرار گرفت. بهمنظور سترونسازی محیطکشت، 12 تیمار در 12 تکرار در یک طرح کاملاً تصادفی برای هر رقم بهطور جداگانه بررسی شد. بهمنظور گزینش بهترین محیطکشت تکثیر پینه، 5 تیمار شامل (2 mg l<sup>-1</sup>) 2,4-D بههمراه سطوح مختلفBAP در 10 تکرار و برای دستیابی به بهترین محیطکشت باززایی، 15 تیمار در 10 تکرار شامل سطوح متفاوت اکسین و سیتوکنین در طرح کاملاً تصادفی موردبررسی قرار گرفت. تیمار حاوی کاربندازیم دو در هزار (15 دقیقه)، اتانول 70 درصد (50 ثانیه)، هیپوکلریت سدیم 25 درصد (حاوی پنج درصد کلر فعال) به همراه توئین 20 (15 دقیقه) و محیطکشت حاوی سفوتاکسیم (200 پیپیام) و جنتامایسین (پنج پیپیام) با عدم آلودگی در ارقام CP69-1062 وCP57-164 و کمترین درصد آلودگی برای رقم CP48-103 بهترین نتیجه را در سترونسازی بههمراه داشت. در بررسی رشد پینهها، تیمار TC<sub>5</sub> شامل (2 mg l<sup>-1</sup>) 2,4-D + (0.5 mg l<sup>-1</sup>) BAP + MS بیشترین رشد و تکثیر پینه را نشان داد. پس از گذشت 45-30 روز از کشت پینهها روی محیط باززایی، تیمارهای ( 0.5 mg l<sup>-1</sup> Kinetin و(0.5 mg l<sup>-1 </sup>BAP ، (3 mg l<sup>-1</sup> Kinetin و0.5 mg l<sup>-1</sup> NAA) و (3 mg l<sup>-1</sup> Kinetin و0.1 mg l<sup>-1</sup> NAA) بهترتیب در رقمهای CP48-103، CP57-164و CP69-1062 با میانگین 70، 60 و 50 درصد بالاترین درصد باززایی گیاه را بههمراه داشتند.https://ppt.basu.ac.ir/article_3692_51849eee96f4cfd08c14c76a86a6bd77.pdf